سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روح .راه .ارامش

ازدواج اینترنتی2

4 – به مطالعه ایمیلهای ارسالی ،  سایت ، وبلاگ و اشاراتی که داشته است به طور عمیق می پردازید و با دید منتقدانه بررسی می کنید. ، پس از این می توانید با افکار او چالش منطقی و علمی کنید تا او بیشتر صحبت کند – که این مطلب به شناسایی او کمک خواهد کرد.

 

5 – با آی دی های ناشناس و پسرانه با او ارتباط بگیرید و به او ایمیل بزنید و با سئوالاتی شبیه سئوالات بند 1 ، اولا درستی اطلاعات خود را چک کنید ، ثانیا در یابید آیا او با یک پسر هم به همان سرعت ارتباط می گیرد و جواب سئوالاتش را می دهد؟ ( نقش و تاثیر جنیست خود را در ایجاد و ادامه این ارتباط بررسی کنید)

 

6 -  با آی دهای ناشناس و دخترانه با او ارتباط بگیرید و به او ایمیل بزنید و با دادن اطلاعات دیگر ، و گرفتن اطلاعات از او ، مطالبش را چک کنید. در اینجا دختر دیگری باشید و نظراتی مخالف نظرات واقعی خود بدهید. آیا او همان پسر است و با همان افکار . یا چهره متفاوتی از خود ارائه می دهد. ( ثبات و واقعیت مطالب وی را بررسی کنید).

 

7 – با یک آی دی ناشناخته دیگر؛  سکس طلبی او را چک کنید؛ از او آدرس چنین سایت هایی را بخواهید یا با ارسال مطالب مسخره و عکسهایی با این مضامین واکنش او را در این رابطه بسنجید. همچنین سن خود را سنی اعلام کنید که خارج از وقت ازدواج است ( مثلا 10 تا 14 سال) و با او حرفهای صمیمانه و عاشقانه بگوئید و از او قرار ملاقات حضوری در سطح شهر، منزل خود یا منزلش بگذارید ؟ جواب مثبت او به این قرار می تواند ، او را در این مرحله ، رد کند.

 

8 – با دو آی دی دخترانه در دو وقت متفاوت با او تماسی صمیمانه و گرم بگیرید و در هر مورد از خود اطلاعات تقریبا متناقض و متضاد بدهید و نظرش را جداگانه در مورد خودش و خودتان جویا شوید؟ آیا او به رنگ هر دختری در می آید. با آن آی دی های دخترانه و ناشناس بخواهید ، که شما دوست دختر او باشید. پس از آن در روزی دیگر با آی دی اصلی خود از او تلویحا سئوال کنید که آیا او دوست دختری هم دارد. و اگر دارد چه وقت و چگونه آشنا شده است؟ این می تواند میزان راستگویی یا دروغگویی او را تا حدی روشن نماید.

9 – گاهی از چیزهایی که بدتان می آید برای او به خوبی یاد کنید و تعریف کنید و به عکس از چیزهایی خوشتان می آید به بدی یاد نمائید ، و نظر او را بطور غیر محسوس در رابطه با نظراتتان جویا شوید. تا واکنش واقعی فرد را چک کنید. ( تا مطمئن شوید او نقش بازی نمی کند و نظرات قطعی خود را ابراز کرده است)

 

10 – کم کم اطلاعات خاص از او بخواهید. نام ، نام خانوادگی ، شماره شناسنامه ، تاریخ تولد ، نام پدر ، آدرس منزل ، شماره تلفن محل تحصیل ،کار ، منزل ،  و...، را از او بخواهید و در اینترنت مشخصات او را جستجو کنید. همچنین صحت مشخصات او را بررسی نمائید.

 

11 – سعی کنید به غیر از خودتان حداقل یک نفرد دیگر که دارای تجربه و علم لازم در این مورد است ، از رابطه شما با خبر باشد و مشخصات بند 8 را پس از بررسی صحت آن ، به فرد امین خود بدهید( اشخاص پیشنهادی : پدر ؛ مادر؛ خواهر یا برادر بزرگتر، معلم ؛ مشاور خانواده و ازدواج)

 

12 – به احساسهایش ، افکارش ، و رفتارش در خلال صحبت ها توجه نموده و به صورت جزئی و با مثال در رابطه با زندگیش سئوال نمائید. و واکنش ها و سخنانش را با تمام صحبت ها و نوشته های قبلی او که در آی دی ها متفاوت شما ، به شما گفته است  جمعبندی و آنالیز نمائید.

همچنین در مورد پروفایلش سئوالاتی بکنید. چرا تکمیل نکردید؟ چرا این آی دی را انتخاب کردید؟ چرا عکس واقعی خود را در آن نگذاشته اید؟ چرا به سرگرمی های خاصی علاقه دارید؟....

 

 

13– صحبت ازدواج را جدی تر مطرح کنید. و نظرش را در مورد خود جویا شوید. آیا او می تواند به شما اعتماد کند؟ آیا او به ازدواج با شما می اندیشد. آیا او می تواند رسما جهت خواستگاری شما اقدام نماید.( یک سئوال در اینجا می تواند مطرح شود آیا او  دوست دارد که با شما ازدواج کند یا در حال حاضر شما را  فقط به عنوان دوست انتخاب کرده است ؟– اگر قصد ازدواج را با شما ندارد یا می گوید که فعلا شرایط  ازدواج با شما را ندارد و در آینده اقدام خواهد کرد!؛  ازدواج اینترنتی شما در رابطه با او همین جا خاتمه می یابد. بدیهی است ادامه این روند به امید اینکه در آینده او به خواستگاری شما بیاید ، با شکست روبرو خواهد شد و سرخوردگی شما را به دنبال خواهد داشت.( سرکه نقد به از حلوای نسیه است)

 

14 – نظر فرد را در مورد ملاقات حضوری وی با پدرتان ، برادرتان و خانواده اتان در منزل شما ، جویا شوید.( با این مسئله او را چک کنید تا چه اندازه جدی و مصمم است – در صورت مخالفت ؛ دلایل او را با سایر بهانه تراشی ها و دلیل تراشی هایی که از او به دست آورید جمعبندی و تحلیل نمائید)

  

15 – از او در مورد فیلم هایی که دیده ، کتابهایی که خوانده ، ترانه هایی که شنیده و اعتقاداتی که دارد ، جزء به جزء بپرسید و یادداشت کنید و در مورد آنها اطلاعات بیشتری حاصل کنید و در جلسات آینده ، از بخشهایی از کتابهایی که خوانده سئوال کنید و نظرش را در مورد آن جویا شوید.

16 – با متدهای دروغ سنج ، دروغگویی او را چک کنید ( می توانید با یک مشاور یا روانشناس در این مورد مشورت نمائید)

 

 

17 – برای قوی کردن بینش خود در رابطه با عشق ، ازدواج و راههای آن ، حتما 3 جلد کتاب با عنوان " آیا تو آن گمشده ام هستی " را بخوانید. این کتاب از باراباس دلی آنجلیس هست. می توانید این کتاب را از انتشارات جیحون روبروی دانشگاه تهران تهیه فرمائید. برای مطالعه تکمیلی و بیشتر کتاب " عشق هرگز کافی نیست " مولف: تی آرن بک ؛ ترجمه : بداغچی را از همان انتشارات بخواهید. اضافه شدن بینش شما در ازدواج ( چه اینترنتی ، چه غیر اینترنتی) ، سوپاپ اطمینان خوبیست. همچنین معیارهای ازدواج و انتخاب همسر که در بخش مشاوره ازدواج سایت همدردی قرار گرفته است، می تواند کمک موثری د راین زمینه  به شما بکند.

 

18– هرگز در هیچکدام از مراحل ذکر شده با او قرار ملاقات حضوری نگذارید. برای نشان دادن جدیت  شما در مورد ازدواج اینترنتی؛ اولین دیدار بهتر است به صورت رسمی و با حضور خانواده های شما صورت بگیرد. 

 

19 – مراحل فوق نباید پشت سر هم و سریع سپری شود  و به زمان نیاز دارد ( پیشنهاد: حداقل طی شش ماه) اگر تمام این مراحل با موفقیت طی شده است ،او می تواند صرفا یک خواستگار بالقوه برای شما باشد. مسئله ازدواج را به صورت  صریح و شفاف  با او بیان نمائید. و از او بخواهید در مورد ازدواج با شما فکر کرده و جواب دهد. بدیهی است در این مورد، والدین شما در جریان بوده و در صورت موافقت وی مراسم رسمی و سنتی خواستگاری شروع می شود. (‌ در اینجا تاکید روی مراسم سنتی صرفا به خاطر اینست که ارتباط مجازی شما به ارتباط واقعی و دقیق تری تبدیل شوند و فرایند به صورت عمیق تری دنبال شود)

 

20 – طی مراحل فوق به معنای شناخت فرد مذکور نمی باشد. لذا برای انتخاب او به همسری باید شروع به بررسی و شناخت او در خارج از دنیای مجازی نمائید که خود بحث نسبتا مفصلی هست. در این مورد اگر اطلاعات بیشتری لازم دارید می توانید به مراکز مشاوره مراجعه نمائید.


ازدواج اینترنتی

به دنبال شوهر اینترنتی:

با خود گفتم که عصر ارتباطات است و جهان به کوچکی دهکده ای ؛ پس دیگر

دغدغه " فرهنگ بسته" را ندارم که صبر کنم تا خواستگاری از در وارد شود.

کامپیوتر را روشن می کنم ، به اینترنت وصل می شوم و از میان هزاران جوان برومند ، با سواد ، های کلاس و با فرهنگ که آنها هم، چون خودم به اینترنت وصل هستند ، دست به گزینش می زنم و بهترین شوهر عالم را ( اگر وجود داشته باشد) برای خودم انتخاب می کنم.

با آی دی خودم وارد چت رومهای مختلف با مضامین عاشقانه می شوم . پی ام های مختلف، مرا بمباران می کنند. پسرهای برومند ، با سواد و با فرهنگ، گویی در انتخاب من رقابت می نمایند.

A s l؟

نمی دانم جواب کدام را بدهم . همه مستقیم سر اصل مطلب می روند.

و سن و جنس و محل مرا می خواهند. بعد هم ادعاها و مطالبی را اظهار می کنند که برایم صحت و سقم آن ها همیشه در پرده ابهام می ماند!!!

 

                              

به دنبال خانم اینترنتی:

من هم با خود گفتم که عصر ارتباطات است و جهان به کوچکی دهکده ای ؛ پس دیگر دغدغه " فرهنگ بسته " را ندارم  که در ارتباط یا شناسایی دختر دلخواهم جهت ازدواج مشکل داشته باشم. دیگر دامنه گزینشم به چند دختر آشنای همسایه، محل کار و تحصیل و فامیل محدود نیست.می توانم از طریق کامپیوتر از میان این همه دختر برومند، باسواد و های کلاس ؛ دختر مناسب و مطلوبم را بیابم و با او ازدواج کنم.

کامپیوتر را روشن می کنم ، به اینترنت وصل می شوم تا از میان هزاران دختر برومند ، با سواد و با فرهنگ و های کلاس ؛ که آنها هم چون خودم به اینترنت متصل هستند ؛ دست به گزینش بزنم و فهیم ترین همسر عالم را ( که حتما وجود دارد) برای خودم انتخاب کنم.

با آی دی خودم وارد چت رومهای مختلف با مضامین عاشقانه می شوم. با پی ام های مختلف هر آی دی را که نام دخترانه دارد بمباران می کنم. ولی به ندرت جوابی می دهند و یا اینکه با سئوالات کوتاه و پی در پی ، بی اعتمادی و شک خود را نسبت به من ابراز می کنند. و بیشتر اوقات نمی توانم صحت مطالب و ادعای خود را برای آنها اثبات کنم.

 

                            

 

وقتی شبکه ارتباطی و اطلاعاتی ما به گستردگی جهان می شود، عمق شناسایی ما در این وسعت عظیم تا چه اندازه کاهش می یابد؟!

 چگونه می توانیم در این پهنه گسترده ؛ به شناسایی عمیق مسئله ای و یا به لایه های پنهان موضوعی فکر کنیم؟!

 چگونه اسیر سطحی نگری و ساده لوحی نشویم؟! خلاصه اینکه در میان این همه افراد که فقط چند خطی از آنها می خوانیم یا چند کلمه ای را می شنویم ؛ چگونه روح و روان ؛ احساس و اندیشه و رفتارشان را بشناسیم و باور کنیم؟!  آنهم در مهمترین انتخاب زندگی یعنی همسر گزینی و ازدواج.- انتخابی که در عالم واقعی هم با مشکل روبروست ؛ پس درعالم مجازی چه باید کرد؟

این مقاله به راه حلهای احتمالی می پردازد که به زعم نویسنده می تواند برای آنهایی که به ازدواج اینترنتی می اندیشند ؛ مفید باشد. برای روشن تر شدن بحث، به موضوع:

کسب اطلاعات از پسران و شناسایی آنها جهت ازدواج  اینترنتی ( ازدواج اینترنتی خانمها)

می پردازیم در مورد شناسایی دختران و کسب اطلاع از آنها جهت ازدواج ، نیز با کمی تفاوت به همین منوال است. اگر بازدید کنندگان عزیز سئوالی در رابطه با آن داشته باشند ، بنده در یادداشتی دیگر توضیح خواهم داد.

      

 

کسب اطلاعات و شناسایی پسران جهت ازدواج  اینترنتی ( ازدواج اینترنتی خانمها)

 

2 نکته مهم آغازین:

1 -  این فرایند صرفا جهت ازدواج اینترنتی پیشنهاد می گردد و دوستیابی از این طریق ( به علت مراعات نشدن بندهایی از این فرایند) عوارض ناخواسته ای را به همراه دارد . (در واقع هر گردی گردو نیست).

2 – اگر مقاله با دید بدبینانه ای تنظیم شده است، صرفا به خاطر اینست که دوستان را متوجه اهمیت موضوع و خطرات احتمالی آن نمائیم.

 

قدمهای ذیل به ترتیب برای خانمهایی که قصد ازداوج از طریق اینترنت را دارند توصیه می گردد.

1 – با خودتان صادق باشید و انگیزه شما صرفا کسب اطلاعات عمیق در مورد همسر آینده اتان باشد ؛ نه سرگرمی

2 – زیاد  اطلاعات بگیرید –  کم اطلاعات بدهید.

با آی دی پسرانه بین نویسندگان وبلاگها و اتاق های گفتگو و ... رفته و  فرد مورد نظر را گزینش نمائید.( در این مرحله جنیست خود را روشن نکرده ، تا مشخص نمائید که ؛ قادر به ایجاد و ادامه  ارتباط ، با فرد مورد نظر خود از طریق افکارتان هستید نه جنیسیت خود ) .

 به عنوان یک دوست اینترنتی ( بدون توجه به جنسیت ) اطلاعاتی را در مورد وی کسب کنید. سن ؟ جنس ؟ تحصیللات ؟ محل سکونت ؟ رشته تحصیلی؟ شغل ؟ هدفش از چت کردن با با شما ؟ هدفش از ایجاد سایت و وبلاگ شخصی؟ فرهنگ و نژاد ؛ مذهب ؟ سرگرمی ها، نظرات سیاسی، متاهل یا مجرد بودن؟ تعداد افراد خانواده ؟  شغل پدر ؟ شغل مادر؟ وضعیت مالی؟ تحصیلات افراد خانواده و برادران و خواهران؟ توضیح در مورد تخصص و شغلش با سئوال از جزئیات آن ؟ موسیقی دلخواهش؟ میزان و ساعاتی که که به اینترنت وصل هست؟ و خلاصه هر آنچه که به نظرتان برای آشنایی اولیه مفید است؟

سعی کنید در این مرحله اطلاعات کمی از خودتان بدهید یا بسیار خلاصه باشد. برای قدمهای بعدی لازم است که او از شما کمتر بداند. البته  برای تحکیم ارتباط  لازمست که مقداری اطلاعات عام از خودتان بدهید مثل تعداد خانوار ، سن ، رشته تحصیلی، مدرک ، تفریحات مورد علاقه ؛ ولی اطلاعات خاص از جمله نام محل تحصیل ، نام واقعی خودتان ، نام محل کار،  آدرس منزل ؛ همچنین عقاید مذهبی ، سیاسی را در این مرحله عنوان ننمائید.( البته سئوال و جواب ها نباید خشک و پشت سر هم باشد تا شک طرف مقابل را بر انگیزد. بلکه با ظرافت باید مطرح شود.

 

3 –  با روشن ساختن جنسیت خود ، سایر سرنخهای شناسایی وی را با ظرافت طلب کنید. مثل آدرس سایت های محبوبش؟، آدرس وبلاگ یا سایت شخصی اش ؟ آی دی و آدرس ایمیلش  و در صورت امکان ایمیل و آی دی دوستان مورد تائیدش؟ و از او بخواهید طی ایمیل هایی، در مورد خودش مطالب جالب و اختصاصی را بنویسد. در این مرحله می توانید نظر او را در مورد ازدواج بطور عام و ازدواج اینترنتی به طور خاص جویا شوید. سئوال باید کلی باشد و به قصد و نظر خودتان در این مورد اشاره نفرمائید.

( بدیهی است ،در هر مرحله از مراحل مذکور ؛ اگر فرد با پارامترهای دلخواه شما تطابق نداشت یا قصد ازدواج ندارد ، فرایند ازدواج اینترنتی در مورد او به اتمام می رسد.)

 

 


آنچه در دوستی مهم است...

    نظر

دوستی نیازی به تعریف کلاسیک ندارد. زیرا همه‌ی ما به‌نحوی با این مقوله آشنا هستیم. اما با پارامترهای آن کم‌تر آشناییم و یا این‌که در صورت آشنایی نیز، این نکات را کم‌تر به‌کار می‌بریم.
دوستی اتفاق مهمی در زندگی انسان‌هاست. در سایه‌ی آن انسان‌ها می‌توانند به تعالی هم کمک کنند. به واژه‌ی متعالی، ماورایی ننگرید. منظور من از متعالی، داشتن رفتار و گفتار هنجار و سنجیده است.

پارامترهای دوستی

هدف
باید برای خود مشخص کنیم که هدف ما از این ارتباط چیست. استفاده از تجربه‌های اوست؟ با هم بودن است؟ گردش رفتن و تفریح کردن است؟ ارتقای سطح علمی است؟ یا ...؟
داشتن هدف، باعث می‌شود که کیفیت و نحوه‌ی ارتباط نیز مشخص گردد. مثلاً کسی که تنها فاکتور مشترک خود و دوستش در درس‌خواندن است. یعنی اصطلاحاً هم‌کلاس هستند و با فارغ‌التحصیل شدن نیز این رابطه پایان می‌پذیرد؛ نباید هنگامی که دوستش درخواست او را برای گردش و تفریح رد کرد، ناراحت بشود.

اعتماد
نمی‌گویم که طرفین باید به‌هم 100% اعتماد داشته باشند. اما بدون اعتماد نیز ادامه‌ی دوستی سخت است و آن‌طور که باید؛ طرفین از بودن با هم رضایت خاطر نخواهند داشت. باید نسبت به گفتار و رفتار هم اعتماد داشته باشیم.

کمال‌گرا نبودن
ما انسان‌ها بالاخره هر یک در محیطی پرورش یافته‌ایم و این‌که اخلاق و خصوصیات مخصوص به خود را داریم. لذا در دوستی انتظار این‌که تمام رفتارهای طرف، مطابق با خواسته‌ی ما باشد؛ نه شدنی است و نه جایز! معمولاً اشخاص کمال‌گرا از دوست خود انتظار دارند که تمامی رفتارهایش مطابق میل‌شان باشد. ممکن است با کوچک‌ترین خطایی که از دوستانشان سر بزند، خط قرمزی روی این رابطه بکشند و دیگر حتی پشت سرشان را هم نگاه نکنند. به نظر من این‌گونه افراد تا حدودی خودخواه هستند، زیرا همه چیز را برای خود می‌خواهند. حتی در برخی موارد، انتظار دارند که دوست تنها در اختیار خودشان باشد و از رابطه‌ی نزدیک دیگری با دوستشان روی خوش نشان نمی‌دهند.

گذشت
به نظر من یکی از مهم‌ترین پارامترهای دوستی، گذشت است.(همان‌چه ما کم‌تر آموخته‌ایم و کم‌تر عمل می‌کنیم)، بنا نیست که دوستان ما همیشه رفتارهای معقول مورد نظر ما را داشته باشند. حتی گاه ممکن است موجب
رنجش ما نیز بشوند. مثلاً بعضی از افراد از این‌که در جمع با آن‌ها شوخی شود خوششان نمی‌آید و در صورتی که در جمع با آن‌ها شوخی شود، شاید به روی خویش نیاورند. اما این عمل در کیفیت دوستی و حسابی که بر دوستی باز کرده‌اند اثر می‌گذارد. دوستی می‌گفت، ارزش دوستی بسیار بالاتر از این‌هاست که بخواهی به خاطر یک خطا (هر چند بزرگ)، به دوستی‌ات پایان دهی! لذا می‌بایست گذشت را تمرین کرد و آموخت. استادی می‌گفت، تا مجردها ازدواج نکنند، نمی‌دانند که چه‌قدر گذشت دارند. در رابطه‌ی زناشویی است که مشخص می‌شود چه‌قدر گذشت دارید. زیرا کیفیت این رابطه با رابطه‌های دیگر فرق دارد. به قول معروف ممکن است آدمی کله‌اش بوی قرمه‌سبزی بدهد، اما در زندگی مشترک مجبور می‌شود خود را اصلاح کند.
یکی از پارامترهایی که موجب گذشت می‌شود، عشق است. در بین زوج‌هایی که هنوز عشق جاری است و هنوز بهترین را برای دیگری می‌خواهند؛ نسبت به کم‌بودها و خطاهای هم گذشت دارند و به‌راحتی از کنار مسائل می‌گذرند.
اصولاً عدم گذشت زمینه‌ی کینه و شاید یک‌سری از ناهنجاری‌ها دیگر باشد. فرض کنید که من از دوستم به خاطر این که در جمع مرا به استهزا گرفته است، خرده بگیرم. و در آینده نیز خطای دوستم را نبخشم (منظور این که از ذهنم خارج نکنم!). ممکن است حتی در مورد مشابه، در مقام انتقام نیز برآیم، با خود می‌گویم، او که شخصیت مرا بین دیگران خرد کرد، پس چه دلیلی دارد که من نیز این رفتار را با او نداشته باشم؟ می‌بیند به همین سادگی همین‌جور برای خودم فلسفه می‌بافم و...

انتظار نداشتن
نباید از دوستان خود انتظارات نجومی و ماورایی داشت. بعضی‌ها فکر می‌کنند که باید دوست همیشه در کنار آن‌ها باشد و ترک ایشان به‌منزله‌ی عدم توجه و عدم درک است. اصطلاحاً در این موارد از واژه‌های بی‌معرفت، نمک‌نشناس، سرد، بی‌روح و... استفاده می‌کنند. دوستی می‌گفت که بنده سعی می‌کنم همیشه کارهایم را خودم انجام دهم و کم‌تر از دیگران کمک بگیرم. زیرا خوش ندارم از کسی درخواست کمک کنم. اما از این‌که به دوستی کمک کنم، خیلی خوش‌حال می‌شوم. خوب این شخص، از دوستان خود هیچ انتظاری ندارد! (درباره‌ی انتظار نداشتن از افراد قبلاً توسط همین قلم، در این وبلاگ بحث شده است.)

اشتراک‌ها نه اختلاف‌ها
به جای این‌که بیاییم اختلاف‌ها را بیابیم و بر آن‌ها اصرار بورزیم، اشتراک‌ها را یافته و روی آن‌ها متمرکز شویم. بنده عقیده دارم به جای این‌که دلیل پیدا کنیم که دیگران را دوست نداشته باشیم، دلیل بیابیم که آن‌ها را دوست داشته باشیم. چرا در دوستی فقط می‌خواهیم اختلافی بیابیم و به هم ثابت کنیم که با هم فرق داریم؟ خوب این فرق و اختلاف طبیعی است اما نباید اهرمی برای سرکوب کردن هم و استفاده از آن برای خدشه‌دار کردن دوستی باشد. ممکن است که مثلاً بنده یک‌سری از رفتارهای دوستم را قبول نداشته باشم (هم‌چنان که او نیز شاید در این موارد بنده را قبول داشته باشد)، اما این دلیل نمی‌شود که دوستی‌مان را با اوقات تلخی به‌هم بزنم. هم‌چنان که در اول بحث آمد، اگر هدفم از این دوستی مشخص باشد، دیگر کم‌تر به اختلاف‌ها فکر می‌کنم و مهم اشتراک‌ها هستند.

حسن نیت
خیرخواه دوست خود باشیم. جورکش نباشیم، اما حداقل از او نزد دیگری بد نگوییم. این عادتی است که خیلی‌ها دارند، تا پیش کسی هستند از خوبی‌های او می‌گویند اما تا طرف خداحافظی کرد، چنان شخصیت او را می‌کوبند که انگار با او دشمن هستند. در انجمنی حضور یافته بودم. اعضا با آن‌که طبق شناخت قبلی می‌دانستم با هم دوست صمیمی هستند اما هر یک نزد من از دیگری بد می‌گفت. در نبود دیگری از بی‌سواد و اهل کلاس گرفته تا سبک‌مغز و رذل، نثار هم می‌کردند. برایم اصلاً قابل هضم نبود. مگر می‌شود آدم پشت‌سر دوست صمیمی‌اش این‌قدر بد بگوید. البته ممکن است استدلال این‌ها بیان واقعیت باشد. اما چرا این جسارت را به خود نمی‌دادند که جلوی هم این حرف‌ها را بزنند؟ اصولاً این پشت‌سر حرف‌زدن‌ها برای چیست؟ اگر برای اصلاح دوست است که باید نزد او گفت و اگر علتی غیر از این دارد از اخلاق دوستی به دور است. خاطر دارم بهار سال 83 دوستی به من گفت تو چرا فکر می‌کنی همیشه درست فکر می‌کنی؟ در جواب گفتم، بنده چنین منظوری نداشته‌ام. اما اگر شما این حرف را می‌زنید، لابد چیزی هست که خود از آن غافل‌ام. سعی کردم روی این حرف فکر کنم و در آخر نیز با بررسی و بازبینی رفتار خود، حق را به دوستم داد. نتیجه‌ی این صداقتی که دوستم به خرج داد بسیار مطلوب بود. حداقل دیگر سعی می‌کنم بر روی نظراتم بیش از حد اصرار نورزم و نسبی فکر کنم و این‌که هیچ‌گاه فکر نکنم که فکر درست مجرد نزد من است. خوب اگر ایشان حسن نیت نداشتند و این حرف را پشت‌سر من می‌زدند. نه تنها دردی دوا نمی‌کرد، بل‌که چهره‌ی من نیز نزد دیگران کریه می‌شد. لذا دوستان باید با حسن نیت به تعالی هم کمک کنند.

انتقاد از هم
ممکن است در عالم دوستی، بعضی از رفتارهای دوستمان را نپسندیم. یا از این‌که از بعضی از حرف‌های او برنجیم. به‌نظر می‌رسد رویکرد عاقلانه آن است که این موارد را به دور از نیش و کنایه، تذکر دهیم. زیرا اگر این اختلافات جمع شوند، در کیفیت روند دوستی ما قطعاً تاثیر خواهند گذاشت. لذا بهتر است در محیط دوستی از رفتارهای هم انتقاد کنیم. و هم‌دیگر را در معرض چالش نظرات مخالف و موافق، نسبت به هم قرار دهیم. البته لازم است که ما قبلاً ملازمات نقد و نقدپذیری را کسب کرده باشیم. زیرا در غیر این صورت، ممکن است فرآیند انتقاد، جای این‌که آبی برای آتش باشد، خود به آتش بیفزاید.

دوست باب یا ناباب
به عقیده‌ی بنده دوست ناباب به معنایی که نزد عام است، وجود ندارد. نابابی از خود ماست، نه دیگری! کبوتر با کبوتر، باز با باز / کند هم جنس با هم‌جنس پرواز. پس فراموش نکنیم که این خود ما هستیم که دوستمان را انتخاب می‌کنیم. یکی از مزیت‌های دوست نسبت به خانواده و فامیل، انتخابی بودن آن است. مثلا! از دست ما خارج است که روابط فامیلی را بر اساس خواست و اراده‌ی خود، تعریف کنیم. زیرا جبراً هنگام تولد این روابط نیز به ما پیوست شده است. اما در دوستی این‌گونه نیست. ما مختاریم که از بین آدم‌های جور و ناجور دوستمان را انتخاب کنیم. پس مسؤولیت رابطه با دیگران نیز متوجه‌ی خود ماست. شخصی که علت اعتیاد خود را دوستان ناباب می‌داند، از این نکته غافل است که خود او زمینه‌ی نشست و برخاست با آن‌ها را فراهم کرده است. و این‌که هم‌اکنون ممکن است خود او نیز برای دیگران دوست ناباب باشد!
آموزش قاطعیت و فراگیری آن، در رد و قبول دوستان کمک می‌کند. اگر شخص قاطعی باشیم، حتی با قبول وجود دوست ناباب، می‌توانیم او را از خود برانیم. اما بعضی از افراد یا جسارات پایان دادن به دوستی‌های این قبیل را ندارند، یا این‌که اصطلاحاً نمی‌خواهند نزد دوست خود کم بیاورند و همین سرآغاز لغزش‌های آن‌ها می‌گردد.
اصولاً بازنگری در خود نه تنها خوب، بل لازم است. باید رابطه‌ی خود را با دوستان بررسی کنیم و ببینیم تا چه حد این رابطه هنجار بوده است. البته نباید معیار هنجار بودن رابطه را وضعیت فعلی خود قرار دهیم. بل‌که با مقایسه‌ها دوستی‌های موجود و دریافت معقول بودن یا نبودن آن‌ها به قضاوت بنشینیم.

تاثیر دوستان بر هم‌دیگر
دوستان خواه، ناخواه تحت تاثیر گفتار و رفتار هم قرار می‌گیرند. وقتی که شما با کسی سال‌هاست دوست هستید و ایام خوب و بدتان را با وی گذرانده‌اید، به‌طبع طی این سال‌ها، با تعامل و ارتباط عمیقی که داشته‌اید، یک‌سری از کنش‌ها و واکنش‌ها را بین هم رد و بدل کرده‌اید. گاهی اوقات حتی دوستان از گفتار و رفتار هم الگو می گیرند. مثلاً یک‌جور حرف می‌زنند، یک‌جور می‌نشینند، یک‌جور راه می‌روند و همه‌ی این‌ها معمولاً به‌طور غیرارادی صورت می‌گیرد.
اگر رابطه‌ی زناشویی را نیز نوعی دوستی فرض کنیم، می‌بینیم که در زوج‌های موفق، این تاثیر دیده می‌شود. اصطلاحاً این جمله‌ی کلیشه‌ای را شنیده‌اید: "یک روح در دو بدن!"، به نظر من جمله‌ی درستی است. زیرا رفته رفته زوج با هم اخت شده و فاصله‌ی بین آن‌ها کم‌تر و کم‌تر می‌شود. به واژه‌ی "همسر" توجه‌کنید. حال اگر این واژه را از هم جدا کنیم، می‌شود؛ "هم‌سر". نتیجه‌ی این جدایی در کیفیت کلمه اثر مطلوبی می‌گذارد. در کلمه‌ی "همسر" ما با یک واژه‌ی کلیشه‌ای روبه‌رو هستیم. درواقع با دیدن این کلمه، رابطه‌ی زن و شوهری در ذهن متبادر می‌شود، اما حالا اگر همین کلمه را به صورت "هم‌سر" ببینیم، علاوه بر دریافت رابطه‌ی زناشویی، مفهوم بسیار زیباتری نیز از آن در می‌آید. اگر سر را به معنای فکر و اندیشه بگیریم. معنای این کلمه به "هم‌فکر" بدل می‌شود. دور از ذهن هم نیست، همان‌طور که در سطرهای پیشین آمد، دوستان کم کم گفتار و رفتار مشابهی خواهند داشت. پس زوج موفق نیز، مثالی روحی می‌شوند که در یک بدن می‌زییند.

نگریستن به آینه‌ی دوستی
اگر می‌خواهید خود را بشناسید، ببینید در آینه‌ی دیگران چگونه‌اید! در مواجه با دیگران است که خود را می‌شناسیم. لذا از دوستی می‌توانیم به عنوان وسیله‌ای برای شناخت خود کمک بگیریم. باید به عکس‌العمل‌های دوستان در جواب عمل‌های خود توجه کرده تا نقایص وجودیمان را بیابیم. باید دوستی را آینه‌ای فرض کنیم که ما را آن‌چنان که هست نشان می‌دهد. اما باید در انتخاب این آینه توجه کنیم. اگر آینه محدب باشد، ما را بزرگ‌تر از آن‌چه هستیم، نشان می‌دهد و اگر مقعر باشد، ما را کوچک‌تر از آن چه هستیم نشان می‌دهد. باید این آینه، تخت و بدون موج باشد تا از ما تصویری ارائه دهد که به واقعیت نزدیک‌تر باشد.