سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روح .راه .ارامش

لزوم مشاوره قبل از ازدواج

  لزوم مشاوره قبل از ازدواج

مشاوره پیش از ازدواج

اکثر زوج ها متوجه نیستند که کلاس های آموزشی قبل از ازدواج می توانند تا حد بسیار زیادی از احتمال طلاق بکاهند. تحقیقات گویای این مطلب هستند که شرکت در این دوره های آموزشی می توانند تا 30% احتمال بروز نفاق و جدایی را کاهش داده و زوجین را به سمت زندگی شاد تری هدایت نمایند. شرکت در این قبیل کلاس های مشاوره همچنین می تواند از استرس های شایع زمان قبل از ازدواج نیز بکاهد. تنها کمی تلاش می تواند احتمال موفقیت شما را در دراز مدت افزایش بخشد. شما باید هر کاری که از دستتان بر می آید را انجام دهید تا بتوانید رویاهایتان درباره یک ازدواج موفق را به حقیقت مبدل کنید، زندگی فوق العاده ای برای خود ایجاد نمایید و برای بقای آن از هیچ تلاشی مضایقه نکنید.


آمادگی های قبل از ازدواج وابسته به حقیقت است و برای تداوم بخشیدن به ارتباط ضروری می باشد. این کار شما را به طور ضمنی برای رویارویی با چالش های آتی که هر زوجی بطور اجتناب ناپذیر با آن مواجه خواهد شد، آماده می کند. بهتر است اینکار را در همین ابتدای رابطه که هر دو نفر سرشار از انرژی و تازگی هستند، انجام دهید. در این یک مورد بخصوص نباید سرتان را در برف ها فرو کنید و خودتان را به بیراهه بزنید. پژوهش های اخیر حاکی از آنند که در حدود یک سال پیش از ازدواج و یا حتی 6 ماه قبل از آن فرصت بسیار مناسبی است که به مراکز مربوطه مراجعه کنید و در کلاس ها و دوره های آموزشی آمادگی برای ازدواج شرکت کنید. در این زمان میزان استرس و عادات منفی در پایین ترین حد خود قرار دارد و می توان از همان لحظه الگوهای ارتباطی را برقرار و محقق ساخت. این دوران درست زمانی است که مشکلات خیلی راحت تر به نظر می آیند و قابل حل می باشند.


زوجین در بدو شروع رابطه با درخواست های بیشتری روبرو هستند. با توجه به زندگی مکانیکی عصر اخیر شرایط به گونه ای است که برقراری ارتباط قدری دشوار می نماید. این روزها اغلب مشاهده می شود که زوجین هر دو نفر مشغول به کار هستند و بچه دار شدن را برای بعد موکول می کنند. واقعاً شرایط سختی را دارند. در این شرایط هر دو نفر باید از شیوه های ارتباطی بسیار قوی برخوردار باشند تا بتوانند مشکلات متفاوت را حل کنند، صمیمت موجود را حفظ کرده و اهدافی را تنظیم نموده و برای رسیدن به آن ها تلاش کنند. بدون وجود یک چنین ساختاری طرفین خیلی راحت مغلوب استرس و فشار شده و خود را می بازند. مشکلات خیلی راحت تر از آنچه فکرش را می کنند وارد زندگی آنها شده و ریشه ی ارتباطشان را می خشکاند. البته اغلب افراد در ابتدای رابطه انتظارات مثبت غیر واقعی ای را در سر می پرورانند که به ندرت کم و کمتر خواهد شد. افرادی که در خانواده های طلاق به دنیا آمده اند و یا شاهد زندگی ناموفق والدینشان بوده اند، ممکن است خواهان انتظارات غیر واقعی و غیر منطقی از زندگی زناشویی خود باشند که همین مطلب باعث می شود در زندگی مشترک خود به موفقیت دست پیدا نکنند. آمادگی های پیش از ازدواج به عنوان یک فاکتور مصون کننده عمل کرده و شما را قادر می کند که قابلیت هایتان را ارتقا بخشیده و کمکتان می کند که راحت تر بتوانید از عهده مقابله با مشکلات بالقوه بر آیید. برای اینکه بتوان در زندگی موفق شد زوجین باید از تمام مزایای موجود بهره بگیرند.


آموزش و مشاوره قبل از ازدواج چیست؟

باید اذعان داشت که در بیشتر موارد زوجین به ندرت اتفاق می افتد که در این جلسات شرکت کنند، اما به هر حال در این میان عده ی انگشت شماری نیز هستند که در جلسات آمادگی قبل از ازدواج شرکت می کنند. تعداد این جلسات می تواند از یکی دو جلسه شروع شده و تا چندین مرحله ادامه پیدا کند. گاهی اوقات دفتر ارزیابی و آموزش مهارت ها نیز به آن اضافه می شود. به هر حال محتوی و مدت زمان این نوع جلسات مشاوره به جهت گیری زوجین ومشاوران بستگی دارد؛ اما متاسفانه همیشه نمی توان در یکی دو جلسه کلیه مواردی را که زوجین باید نسبت به آن آگاهی پیدا کنند را مطرح کرد و در یکی دو جلسه همه ی مطالب مهم را تحت پوشش قرار داد.


کلاسهای آموزشی و جلسات مشاوره قبل از ازدواج را می توان به عنوان نوعی رویکرد مکمل و یا متناوب در نظر گرفت که خانم ها و آقایون نامزد کرده را با مهارت ها، عادات، و نگرش های یک زندگی موفق آشنا کرده و با آموزش تکنیک های غنی، راه را برای رسیدن به موفقیت هموار می سازد. زوجین همچنین با بهره گیری از این روش ها می توانند انتظار یک زندگی موفق و طولانی مدت را داشته باشند. باید توجه داشت که این نوع جلسات در ردیف کلاس های آموزشی قرار می گیرند و نه درمانی. برخی از این جلسات آموزشی وابسته به ارگان های مذهبی هستند و برخی دیگر از سوی گروهک های غیر مذهبی برگراز می گردند. در این جلسات مباحث عامی که ممکن است هر زن و مرد تازه ازواج کرده ای با آن برخورد کنند، مطرح می گردد. برخی از افراد تصور می کنند که این نوع آموزش ها مانند تعلیم رانندگی یا آمادگی برای امتحان معمولی و پیش پا افتاده هستند اما باید به این افراد گوشزد کرد که چنین نیست؛


کتاب اخیر "سوزان پیور" با عنوان: "سوال سخت: 100 سوال که باید پیش از گفتن "بله" از خود بپرسید" در میان پرفروش ترین کتاب های سال قرار دارد. خواندن این کتاب می تواند به افرادی که قصد ازوداج دارند کمک کند تا وارد یک فضای حمایت کننده شده و چهارچوبی خاص را در نظر بگیرند که به واسطه ی آن بتوانند این سوالات را از خود پرسیده و ببینند با پاسخ هایی که به آنها می دهند آیا می توانند در زندگی با فرد مورد نظر به موفقیت دست پیدا کنند یا خیر.


هر نوع آموزش های مقدماتی که زوجین برای خود انتخاب می کنند – چه مذهبی و چه انواع غیر مذهبی – به هر حال باید شامل فعالیت هایی باشد که به آنها توانایی ها و مهارت های بالایی را می دهد تا بتوانند با چالش های اجتناب ناپذیر زندگی مواجه شده و آنها را در یک رابطه ی سرسپرده قرار داده و قابلیت زندگی مشترک را به آنها اعطا کند.


در این جلسات باید به دنبال چه بود؟

در اینجا لیست مختصری از 7 نوع مهارت ارتباطی که وابستگی مستقیم آن با موفقیت در ازدواج ثابت شده است را برایتان ذکر کرده ایم:

سازش
انتظارات
شخصیت و اصالت خانوادگی
نحوه ی برقرای ارتباط
نحوه تجزیه و تحلیل مشکلات و تعارض ها
صمیمیت و رابطه جنسی
اهداف بلند مدت

باید مطمئن باشید که در جلسات مشاوره کلیه این مباحث مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت. در این قسمت سوالاتی را مطرح میکنیم که میتواند به شما کمک کند تا کلاس های آموزشی مفیدی را برای کسب آمادگی پیش از ازدواج برای خود انتخاب کنید:


آیا کلاس های مورد نظر حامل پرسشنامه ارزیابی فردی هست که شما بتوانید به واسطه ی آن نقاط ضعف و قوت خود را دریابید و ببینید باید بر روی چه قسمت هایی بیشتر کار کنید؟
چند زوج دیگر مانند شما در آن کلاس ها شرکت می کنند؟ اگر کلاس ها در گروه های کوچکتری برگزار شوند، کیفیت بالاتر خواهد بود و مشاوران این امکان را پیدا می کنند که به صورت ویژه با هر یک از زوج ها کار کنند. از سوی دیگر هر چقدر تعداد شرکت کنندگان در یک کلاس کمتر باشند، کلاس می تواند خیلی جامع تر، فراگیرتر، و سیستماتیک تر برگزار شده و بیش از پیش شما را درگیر کشمکش های روزانه کند.
آیا کلاس ها به طور اخص بر روی نیازهای زوج هایی که به تازگی با هم نامزد کرده اند و تازه عروس و دامادها و نیازهایشان متمرکز شده است؟ گاهی اوقات برخی از این کلاس ها هستند که مشکلات زوج های جوان را با سایر مشکلاتی که که ممکن است زوجین در سال های بعدی ازدواج با آن روبرو شوند را با هم مخلوط می کنند و در یک کلاس به بحث و بررسی در مورد آنها می پردازند. این امر ممکن است تا حدی زوج های جوان را از مسیر اصلی اهدافشان دور کند.
آیا کلاس و یا رویکردهای مشاوره ای آنقدر انعطاف پذیر هستند تا به شما اجازه دهند که مهارت های فردی یادگیریتان کار کنند و برای همه افراد مفید واقع شود، و یا تنها قشر خاصی را تحت پوشش قرار می دهد؟ بهترین گزینه این است که ابتدا کلیه ی تکنیک های ارتباطی و شیوه های حل کشمکش ها را آموزش ببینید و بعد مهارت ها و استراتژی هایی را انتخاب کنید که با رابطه شما همخوانی و هماهنگی بیشتری داشته باشد و نیازهایتان را براورده سازند.
آیا مباحثی که در این کلاس ها به شما آموزش داده می شوند برگرفته از تحقیقات مخصوص در زمینه ازدواج و زندگی مشترک هستند؟
آیا این کلاس ها و جلسات مشاوره به شما و همسرتان کمک می کند که بر روی اهداف و استراتژی های مدیریت تمرکز کرده و مباحث مشکل آفرین زندگی تان را که تا کنون راه حلی برایشان نداشتید را حل نمایید.

پاسخ به این قبیل سوالات می تواند به شما کمک کند تا با دید بازتری، کلاس هایی را انتخاب کنید که از هر نظر برایتان مفید تر است و کاربردی تر خواهند بود.


اگر احساس کردید که در این جلسات مربیان و یا مشاوران، برخی از نکات مهم و و ضروری و حائز اهمیت را از قلم انداخته اند، زوجین باید در برنامه های تکمیلی که به این منظور برگزار می شوند نیز شرکت کنند. اکثر زوج ها ابتدا در کلاس های آموزشی پیش از ازدواج شرکت می کنند و سپس هم از نقطه نظر مذهبی و هم غیر مذهبی و به تحلیل و بررسی ارتباط خود می پردازند.


تفاوت بین عشق و شهوت

    نظر
 

تفاوت بین عشق و شهوت

تفاوت عشق و شهوت

عشق و شهوت به عنوان دو مقوله نسبتاً مشابه به شمار می روند. شهوت صرفاً یک امر طبیعی و ذاتی به شمار می رود که برای جذب جنس مخالف به یکدیگر در وجود انسان ها قرار داده شده است. می توان گفت که بدون وجود شهوت انتظار نمی رود که هیچ گونه عشق و یا محبتی میان زن و مرد شکوفا گردد.

شکی نیست که این حس در تمام افراد وجود دارد و تنها راهی است که می تواند به جدایی میان جنس مونث و مذکر پل بزند.

از سوی دیگر یکی از فاکتورهایی که وجود آدمی را شریف و اصیل می سازد، عشق است. عشق یکی از عالی ترین صفات انسانی است که به واسطه آن افراد سعی می کنند "بهتر" باشند. انسان ها شاید تنها به دلیل شهوترانی و زیاده خواهی با یکدیگر درگیری ایجاد می کنند؛ اما برای تشکیل خانواده و زندگی مشترک تنها یک دلیل وجود دارد و آن هم چیزی نیست جز عشق.

عاشق شهوترانی بودن

برای مردان، شهوت یک تجربه کاملاً ذهنی است. سیلی از تستسترون در رگ های آنها جاری می شود و دیگر چیزی را نمی بینند. همانند عشق، شهوت نیز آنها را کور می کند. به همین دلیل است که معمولاً در روابط - به ویژه اگر در ابتدای راه قرار گرفته باشید - گفتن این مطلب که طرف عاشق شماست و یا اینکه احساساتش تنها از روی شهوت هستند، اندکی دشوار می نماید. آقایون خیلی سخت می توانند تشخیص دهند که آیا واقعاً عاشق طرف مقابل هستند و یا او را صرفاً به مانند خیال آتشینی می بینند که هر موقع از جلوی آنها رد می شود، جوشش کوره درونشان شدید تر میشود.

دلیل امر فوق الذکر این است که آقایون این توانایی را دارند که خیلی پیش از اینکه با یک خانم ارتباط عاطفی برقرار کنند، به سادگی می توانند با او وارد رابطه جنسی شوند. هورمون هایی که در بدن آنها ترشح می شود باعث می شود که تصور کنند عاشق شده اند.

به هر حال مشکل اساسی اینجاست که هم عشق و هم شهوت هر دو می توانند آقایون را خلع سلاح کرده و آنها را به شدت آسیب پذیر نمایند. بدین ترتیب آنها به راحتی اراده و قدرت خود را از دست می دهند و تنها برای تجربه سکس، خود را مسخ جنس مخالف می کنند.

همچنین باید اضافه کرد که شهوت سبب می شود تا آقایون تنها از روی احساساتی که در آلت تناسلی آنها ایجاد می شود، تصمیم گیری نمایند و عقل و منطق را به دست باد بسپارند. زمانیکه حس شهوت بر یک مرد غلبه کند، اصلاً اهمیت نمی دهد که آیا او و شریکش مشترکاتی دارند یا خیر؛ او اهمیتی نمی دهد که طرف مقابل اهل کجاست و به کجا می رود؛ تمام حواسش را بر روی پیدا کردن راهی برای رسیدن به دست نیافته های خانم متمرکز می کند. اگر شریک او نیز تنها از روی شهوت با او ارتباط برقرار کرده باشد، این فرصت را از دست نخواهد داد. اما اگر هر دوی آنها عاشق یکدیگر باشند، این رابطه جنسی می تواند منجر به محکم تر شدن رابطه آنها شود.

آیا شهوت است یا چیز دیگری است؟

چگونه می توانید تفاوت میان عشق و شهوت را تشخیص دهید؟ در این قسمت نکاتی را برایتان ذکر کرده ایم که به واسطه آن بتوانید میان این دو مقوله تمیز قائل شوید.

شهوت است اگر:

فقط به ظاهر و اندام او توجه داشته باشید .

حتی قبل از اینکه اسم او را پرسیده باشید، در حال خیال بافی هستید که او بدون لباس چگونه است. یااینکه اگر با او رابطه جنسی برقرار کنید چه احساسی به شما دست خواهد داد.

اهمیت نمی دهید که او چه می گوید

همیشه در حال بهانه آوردن هستید تا به نحوی قرارهای ملاقات خود را با کنسل کنید، مگر اینکه این قرار منجر به قراری رابطه جنسی شود. اگر از شما بخواهد تا کاری برایش انجام دهید، بهانه می آورید و می گویید بیش از اندازه سرتان شلوغ است. اما اگر در کنار شما باشد و با او سکس نداشته باشید این امر ناراحتتان می کند و در ذهن خود، خودتان را در حال برقراری رابطه جنسی با خانم های دیگری تجسم می کنید.

فقط می خواهید برای سکس او را ببینید  .

برایتان اهمیتی ندارد که به هیچ وجه با او تماس تلفنی نداشته باشید. از این گذشته اصلاً برایتان مهم نیست که جواب زنگ تلفن او را فوراً بدهید و حتی اگر برای چندین روز هم با او صحبت نکنید، مشکلی نخواهید داشت و ترجیح می دهید هر موقع که دو مرتبه از نظر جنسی تحریک شدید او را ملاقات کنید.

برای شهوترانی با او تماس می گیرید .

پس از اینکه همراه دوستانتان تعطیلات خوبی را پشت سر گذاشتید، یکمرتبه یاد او می کنید و با او تماس می گیرید تا در کنار هم نوشیدنی میل کنید.

بعد از سکس او را ترک می کنید .

پس از این اینکه کارتان تمام شد، به دنبال ساده ترین راهی می گردید که بتوانید محل را تر ک کنید. هیچ نوازشی وجود ندارد، صبح زود برایش صبحانه تهیه نمی کنید، فقط خیلی راحت می گویید: "من باید بروم" .

عشق است اگر :

کششی بین شما وجود داشته باشد .

برای مدتهای طولانی با هم صحبت می کنید و هر ساعت مانند یک دقیقه برایتان میگذرد. گاهی اوقات آنقدر غرق در حرف زدن می شوید که متوجه گذشت زمان نمیشوید.

احساس می کنید او زیباست .

حتی اگر او را بدون هیچ گونه آرایش، در حالیکه موهایش را پشت سرش بسته و مشغول تمیز کردن دست شویی است، ببینید باز هم تصور می کنید که در نظرتان زیباست.

دوست دارید وقت بیشتری را با او صرف کنید  .

تنها چیزی که می خواهید این است که با او باشید، چه سکس داشته باشید چه نداشته باشید. حتی اگر به شما بگوید که برای برقراری رابطه جنسی نیاز به سپری شدن مدت زمان بیشتری است، باز هم اهمیتی نمی دهید و قبول می کنید .

آینده خود را با او تجسم می کنید .

حس غریبی در شما ایجاد می شود و فکر می کنید که بدون وجود او قادر به ادامه زندگی نخواهید بود. به خانواده و دوستان خود اطلاع می دهید که قصد ازدواج با او را دارید و خودتان نیز به تشکیل خانواده با او فکر می کنید .

او را به خانواده خود معرفی می کنید .

این موضوع که خانواده تان او رابپذیرد، برایتان اهمیت پیدا می کند و ترجیح می دهید که با تمام اطرافیانتان ارتباط مناسبی برقرار کند.

او را در تمام برنامه های خود شریک می دانید .

چه با دوستان مذکر خود بیرون بروید و چه حیوان خانگی خود را برای قدم زدن به پارک ببرید، در همه حال دوست دارید که او در کنارتان باشد. حتی اگر او آنجا هم نباشد، باز یادش از ذهنتان بیرون نمی رود و به دنبال فرصتی می گردید تا یک تلفن کوتاه به او بزنید و بگویید: "دلم برایت تنگ شده". البته حتماً لازم نیست که دوستانتان متوجه شوند شما یک چنین کاری انجام داده اید .

رمانتیک تر می شوید .

یک مرتبه می بینید که به گوش دادن به موسیقی های عاشقانه و آرام تمایل بیشتری پیدا کرده اید. برای او گل و یادداشت های عاشقانه می فرستید و ترتیب صرف غذاهای رمانتیک در نور شمع را می دهید .

همیشه طرف او را می گیرید .

هر زمان که کسی در مورد او انتقاد می کند، شما سریعاً اقدام به دفاع از او می کنید. در مجامع عمومی همیشه خود را موافق با نظریات او نشان می دهید، حتی اگر در پشت درهای بسته با او مخالف باشید . 

او باعث می شود انسان بهتری باشید .

او شما را به چالش وا میدارد و تشویقتان می کند. با دیدن او شاد می شوید و حاضرید برای خوشحال کردنش هر کاری که از دستتان بر می آید را انجام دهید .

دوست داشتن شهوت

شهوت برای مدت کوتاهی شما را سرگرم می کند. اما عشق مربوط به مدت زمان بسیار طولانی می شود. هر چند گاهی امکان دارد که این دو مقوله در جای یکدیگر قرار بگیرند، اما باید با توجه کامل، تفاوت میان آنها را تشخیص دهید. باید ببینید که خودتان از زندگی چه می خواهید، همه چیز به شما بستگی دارد .


ازدواج و معیارهای انتخاب همسر-1

 

با چه کسی ازدواج کنیم ؟‌ چگونه همسرآینده امان را بشناسیم؟ چه شرایطی برای همسر در نظر بگیریم ؟ در چه سنی باید ازدواج کرد؟ چه شرایطی باید داشته باشیم تا ازدواج کنیم ؟

و هزاران سئوال از این دست را هر روزه جوانان در ذهن خود مرور می کنند و به دنبال جواب هستند. در این یادداشت و چندین یادداشت بعدی ، سعی ما بر این است که به این مهم بپردازیم و سئوالاتی که مبتلا به عموم هست را از منظر روانشناسی کاربردی پاسخ دهیم.


توهم در عشق

افراد زیادی هستند که بدلیل عدم تجربه و آموزش کافی همیشه آنچه را که فقط توهمی خیال پردازانه است به عنوان عشق واقعی تعبیر می کنند. البته این توهم ببیشتر پیده ای رایج در میان جوانان است. تنظیم ملاک ها منبی بر تفاوت و تفارق بین عشق راستین و دروعین کار محالی نیست البته نه برای فرد عاشق چون او خود درگیر است بلکه برای بوسیله سوم شخص ناظر. بنظر ویلیام اشتکل روان شناس برجسته توهم در عشق ناشی از رنجیدگی است.



20 قانون طلایی زندگی

زنـدگـی امـروزی مـملـو از فـراز و نـشـیـب است. برای کامیابی باید با مشکلات مباره نمود و هیچگاه بـر اثـر بروز سختی ها و شکست ها نـا امید نگردید. زندگی  همانند بازی فوتبال می ماند که تا دقیقه 90 مـمـکـن است سرنوشتش تغییر کند.در این قسمت 20 قانون طلایی کـه شـمـا را در طـی مسیر یاری میرساند، آورده شده است.

 1- حتی رئیس هم باید آستینهایش را برای کار کمی بالا بزند

زیردستان خـود را وادار بـه انـجـام کـاری نـکنید که خودتان تا کنون انجامش نداده اید و یا رغبتی به انجام دادنش ندارید. اگر رئـیس یا سـردسته گروهی هسـتـیـد باید سرمشق والگوی دیگران قرار بگیرید، آنگاه هیچکس نیز در انجام کاری با شما بحث نخواهد کرد.

2- اندکـی شـانـس و اقبال بهتر از کوهی از دانش و خردمندی است

هر اندازه که شما زیرک و باهوش باشید لحظاتی در زنـدگـی وجـود دارند که باید خودتان را آماده رویـارویـی بـا آنـهـا کـنـیـد. حتـی یـک مـرد خـردمند و دانا نیز پاهایش روی یخ لیز می خورد. هیچگاه اهمیت زمان و مکان مناسب انجام کارهایتان را دست کم نگیرید.

3- در ازای هر سخنی که می گویید، اجـازه دهید دشمنتان ده سخن بگوید

هر قدر کـه شـما بـا سخن های خود اطلاعاتی را برای دشمنتان آشکار و افشا گردانید، وی قدرت بیشتری برای ضربه وارد کردن و صدمه زدن به شما در اختـیـار خواهد داشـت. بگذارید دشمنتان سخن بگوید زیرا که اطلاعات قدرت محسوب میگردد و آنـکه اطـلاعات قادر است ویرانگر باشد.

4- پول نقد، پول نقد است حتی اگر از شکم فیل بیرون آید

زمانی که شما اسکناس در دست دارید هیچ اگر و امایی وجود نخواهد داشت تـنها پول نقد است که وجود دارد. چک همیشه در معرض بـرگـشـت خـوردن و کـارت اعتـباری هـم مختص آدمهای زود باور میباشد اما پول نقد همواره پول نقد است.

5- هیچگاه %100 هیچ چیز را برای هیچکس بر ملا نکنید

اگر شما خیال دارید میلیونر شوید بهتر است هیچگاه تمام جزئیات برنامه و نقشه خود را به کسی نگویید. همواره چیزی را نزد خودتان نگاه دارید.اگر مجبور به افشای آن شدید تنها %75 تا%90 آن را بر فاش سازید.همان %10 از شما حفاظت خواهد کرد(خصوصا هرگاه آن %10 باقیمانده غیر قانونی نیز باشد) و همچنین ضامن آن میگردد که آن ایده متعلق به شما میباشد.

 

دوستان ادامه مطلب پس فردا....9.15


بازی عاشقانه

هر وقت که برای همسرتان کارت پستال می فرستید ، روی پاکت آن تمبر عاشقانه ای بزنید

*
با ارزش ترین هدیه ممکن را برایش تهیه کنید

*
بهترین جمله ای که معشوقتان برایتان نوشته است را قاب کنید و به دیوار اتاقتان بکوبید

*
وقتی همسرتان در خانه مشغول خانه تکانی است ، ناهار آنروز را از رستوران تهیه و برایش به منزل ببرید

*
در طول سال برای هم نقشه های عاشقانه ای بکشید

*
تمام نامه های معشوقتان را با بوسه ، لاک و مهر کنید

*
کمد لباسهایش را با اشعار و جملات عاشقانه تزئین نمائید

*
ترانه ای که مضمون آن ، معنای نوع ارتباط شما را بیان می کند

*
یک عکس نامزدتان را درون کیفتان بگذارید و با غرور آنرا به اقوام و خانواده تان نشان دهید

*
درون تقویم همسرتان روز تولد خودتان و تمامی سالگردها را علامت گذاری نمائید

*
تمام اوقات فراغت آخر هفته را با هم سر ببرید

*
با کمک هم از فرزندتان عکس بگیرید

*
برای برخورداری از زندگی عاشقانه فیلمهای بسیار عاشقانه نگاه کنید

*
به هنگام صرف صبحانه بجای اینکه ساکت باشید یا روزنامه بخوانید ، با هم گپ بزنید

*
دفترچه ای برای نوشتن خاطرات ملاقاتهایتان درست کنید و پس از پایان هر ملاقات علاوه بر خاطرات آن روز ، اندکی در

*

مورد وقایع و احساسات خود درباره نامزدتان در آن صفحه بنویسید

*
در مسیر های مشخص با هم پیاده روی های طولانی بروید

*
در کنا ر هم نوشیدنی میل کنید

*
یک شعر عاشقانه کوتاه بر روی کیک تولدش بنویسید

*
برای احساسی تر کردن محیط زندگی ، اتاق خوابتان را با رنگ صورتی یا قرمز تیره رنگ آمیزی نمائید

*
این را به خاطر بسپارید که باید خانواده و دوستان همسرتان را دوست داشته باشید یا لااقل آنها را تحمل کنید

*
صبحها با یک بوسه به همسرتان صبح بخیر بگوئید

*
از باغهای گل برای عشقتان دسته های گل بچینید

*
از دوستانتان درباره روشها و روابط عاشقانه شان سؤالاتی بپرسید

*
همین امشب شامش را قاشق ، قاشق در دهانش بگذارید

*
پس از ازدواج نام شاعرانه ای برایش انتخاب کنید

*
هر وقت همسرتان به شما هدیه می دهد ، بلافاصله از آن استفاده کنید و همیشه هم آنرا به کار گیرید

*

برای عشقتان حساب بانکی خوبی باز کنید

*
تکیه کلام مشترکی با هم داشته باشید

*
وقتی به او کیف هدیه می دهید ، درون آنرا از اسکناس نو پُر کنید

*
وقتی با نامزدتان تماس تلفنی می گیرید ، بعنوان زمینه سخنتان ترانه مورد علاقه اش را پخش کنید

*
همیشه عکسش را همراه داشته باشید

*
با اتفاق هم ورزش کنید

*
در کنار هم با دیدن منظره سقوط یک شهاب سنگی آرزو کنید ... !

دوران
کودکی همدیگر را بازسازی نمائید و این نکته را باور کنید که از همان دوران
کودکی بطور ناخودآگاه به یکدیگر عشق می ورزیدید و باز هم عشق را به

هم عرضه دارید

*
روی آئینه میز توالت پیام عاشقانه کوتاهی بوسیله رژ لب برایش بنویسید .

هدایای مورد علاقه هم را به یکدیگر هدیه بدهید و در طول روز تمام احساسات عاشقانه تان را برایش ابراز دارید

*
پنج جمله ای که می توانید همیشه به عشقتان بگوئید عبارتند از : تو بهترین هستی ، همیشه دوستت خواهم داشت ، عالی ترین

همسر دنیایی ، خیره کننده و جذابی هستی ، تو تنها عشق حقیقی من هستی

نیمه شبها را برای قدم زدن انتخاب کنید

*
نقاشی کوچکی که در آن احساساتتان را به تصویر کشیده اید ، برایش بکشید

*
به هنگام خواب موهابش را نوازش کنید

*
و قتی بیمار است ، هر چند سرما خوردگی ساده ای باشد ، حسابی از او پرستاری کنید

*
در یک غروب سرد ، ژاکتتان را روی شانه هایش بیاندازید

*
در یکی از شبهای گرم تابستان با همدیگر در ایوان منزلتان بخوابید

v


فواید جالب ازدواج کردن


محققان پس از سالها تلاش
به نتایجی رسیده اند که سالها پیش خداوند خصوصا در قران به آن اشاره کرده
است. موفقیت در ازدواج تنها در تامین مادیات خلاصه نمی شود بلکه باید برای
رسیدن به آن تلاش کنیم. تحقیقات گویای این مطلب هستند که تمام افراد
خانواده در یک زندگی مشترک سالم سعادتمند و کامل از مزایای آن بهره مند
خواهند شد همه ما می دانیم که خداوند به مزایای زندگی مشترک آگاه است و به
همین دلیل بوده که زن ها و مرد ها را تشویق به ازدواج کرده و نتیجه این
تحقیقات چیزی جز سخنان خداوند نیست.

مزایای ازدواج برای کودکان و نوجوانان.
تحقیقات
نشان می دهد که کودکانی که در آغوش گرم خانواده بزرگ می شوند برتی بیشتر
نسبت به سایرین دارند. از آن جمله می توان موارد زیر اشاره کرد.
- احتمال ورود آنها به مدارج بالاتر علمی بیشتر است.
- از نظر آکادمیک بچه های موفق تری هستند.
- از نظر جسمی سالم تر هستند.
- از نظر عاطفی سالم تر هستند
- احتمال خودکشی در آنها کمتر است
- ناآرامی های کمتری را در مدرسه از خود نشان می دهند.
- احتمال کمتری وجود دارد که قربانی سو استفاده جنسی شوند
- کمتر از الکل و مواد مخدر استفاده می کنند
- کمتر مرتکب جنایت می شوند
- ارتباط بهتری با پدر و مادر خود دارند
- وقتی ازدواج کردند. احتمال طلاق کمتر است
- در ففر بزرگ نمی شوند

مزایای ازدواج سالم برای خانم ها
تحقیقات
نشان می دهد که خانم هایی که در یک ازدواج سالم هستند نسبت به خانم هایی
که از ازدواج نا موفق هستند نسبت به خانم هایی که در ازدواج ناموفق هستند
مزایای بیشتری دارند از جمله:
- از ارتباط خود راضی هستند
- از نظر احساسی سالم تر هستند
- از نظر مالی غنی تر هستند
- کمتر قربانی خشونت سو استفاده های جنسی و یا سایر جرم ها می شوند
- تلاش کمتری برای خودکشی انجام می دهند.
- از الکل و مواد مخدر استفاده نمی کنند
- زیر خط فقر به سر نمی برند
- با فرزندان خود ارتباط بهتری برقرار می کنند
- از نظر جسمانی سالم تر هستند

مزایای ازدواج سالم برای مردها

تحقیقات مزایای بسیار زیادی را در مورد مردانی که در یک ازدواج سالم هستند نسبت به سایر آقایان پیدا کرده است به نمونه زیر توجه کنید
- عمر طولانی سلامت جسمانی تامین مالی اشتغال بلند مدت
-
دستمزد بالا ریسک کمتر در روی آوردن به مواد مخدر مشروبات الکلی داشتن
ارتباط بهتر با فرزندان احتمال کمتر به ارتکاب به جرم و جنایت. احتمال
کمتر در خودکشی

مزایای ازدواج سالام برای اجتماع
زمانی که در جامعه درصد افرادی که در یک ازدواج سالم هستند بیشتر شود مزایای بی شماری به همراه آنها با اجتماع وارد می شود .
-داشتن شهروندان سالم از نظر فیزیکی
دارا بودن شهروندان سالم از نظر احساسی
بالا رفتن درصد افراد تحصیلکرده
کاهش خشونت های خانوادگی
کاهش امار جرم و جنایت
کاهش میان ارتکاب به جرم در نوجوانان و حوانان
کاهش میزان مهاجرت
افزایش ارزش دارایی های افراد


عاشق ومعشوق

زمانی که فیض کاشانی در قمصر کاشان زندگی می کرد، پدر خانمش، ملاصدرا، چند
روزی را به عنوان میهمان نزد او در قمصر به سر می برد. در همان ایام در
قمصر، جوانی به خواستگاری دختری رفت. والدین دختر پس از قبول خواستگار،
شرط کردند که تا زمان عقد نه داماد حق دارد برای دیدن عروس به خانه عروس
بیاید و نه عروس حق دارد به بیرون خانه برود. از این رو، عروس و داماد که
عاشق و شیدای همدیگر بودند و می خواستند همدیگر را ببینند، به فکر چهره ای
افتادند که نه با شرط مخالفت بشود و نه
والدین عروس متوجه بشوند. لذا عروس حیله ای زد و گفت: من فلان موقع به قصد
تکاندن فرش به پشت بام می آیم و تو هم داخل کوچه بیا، همدیگر را ببینیم.
در آن وقت مقرر، دختر فرش خانه را به قصد تکاندن به پشت بام برد و فرش را
تکان می داد و داماد هم از داخل کوچه نظاره گر جمال دلنشین عروس خانم بود
و مدام این جملات را می خواند:
اومدی به پشت بوندی اومدی فرش و تکوندی
اومدی گردی نبوندی اومدی خودت و نشوندی
در
این حال، عارف بزرگوار، ملاصدرا از کوچه عبور می کرد و این ماجرا را دید و
شروع به گریه کردن کرد. او یک شبانه روز بلند گریه می کرد تا این که فیض
کاشانی از او پرسید: چرا این گونه گریه می کنی؟ ملاصدرا گفت: من امروز
پسری را دیدم که با معشوقه خود با خوشحالی سخن می گفت. گریه من از این جهت
است که این همه سال درس خوانده ام و فلسفه نوشتم و خود را عاشق خدای متعال
می دانم اما هنوز با این حال و صفایی که این پسر با معشوقه خود داشت من
نتوانستم با خدای خود چنین سخن بگویم. لذا به حال خود گریه می کنم.

ببخشید، این غذا سرد است

ببخشید، این غذا سرد است

در
هنگام شرمساری، ابراز وجود کار دشواری ا‌ست. کوپاچ و متز1 (1990) پاسخ‌های
مقابله با شرمساری را از لحاظ محتوایی، به چهار نوع تقسیم کرده‌اند:

1.معذرت خواهی.
معذرت خواهی به شکل‌های زیر انجام می‌شود: از جملات ساده «متأسفم» و ابراز
ندامت گرفته تا تلاش برای جبران یا تلافی کردن، مثل پر کردن لیوان ریخته
شده.
2.توضیح: ما گاه برای انکار نقش‌ خود در ارتکاب به عملی
ناخوشایند عذری می‌آوریم که وخامت و شدت عمل را کم کند، مثلاً عجب
خرابکاری‌ای شد اما تصادفی بود؛ یا آنکه به توجیه متوسل می‌شویم یعنی
مسوولیت کار خود را می‌پذیریم اما ناخوشایند بودن عواقب آن را منکر
می‌شویم، مثل: خیلی خُب من بودم که آن را زمین انداختم اما به کسی که
صدمه‌ای نرسید.
3-شوخی: گاهی برای مقابله با شرمساری به لطیفه
متوسل می‌شویم و به این ترتیب احتمال طرد شدن را به نفع خود تغییر
می‌دهیم. در این گونه مواقع «یک لطیفه خوب می‌تواند بدون آنکه ارزش ما را
پایین آورد ندامت، احساس گناه و شرمندگی ما را نشان دهد.» (کوپاچ و متز،
1990، ص 329).
4.اجتناب: در این حالت ما از موضوعات حساس طفره می‌رویم و موضوع شرم‌آور را به سرعت عوض می‌کنیم یا ساکت مانده و محل را ترک می‌کنیم.
گاهی
ما می‌توانیم به طور همزمان از دو یا چند مورد از روش‌های پاسخ استفاده
کنیم. مثلاً در هنگام ابراز وجود، از توضیح، معذرت‌خواهی و جبران استفاده
کرده و شوخی را هم چاشنی آن کنیم. کوپاچ و متز متذکر می‌شوند که پرخاشگری
در هنگام شرمساری (مثلاً اگر توی لعنتی آنجا نمی‌ایستادی اینطور نمی‌شد)
پاسخ مناسبی نیست.
رُز و تریون2 (1979) بین سه نوع محتوای ابراز وجود
تمایز گذارده‌اند. این سه نوع ابراز وجود در مورد شکایت از غذای رستوران
به این شکل درمی‌آیند:

توصیف: «ببخشید، این غذا سرد است».

توصیف و مخالفت: «ببخشید، این غذا سرد است، من نمی‌توانم آن را بخورم».

توصیف همراه با مخالفت و تقاضای تغییر رفتار: «ببخشید، این غذا سرد است، من نمی‌توانم آن را بخورم؛ ممکنه عوضش کنید؟»

رُز
و تریون دریافتند هر چه پاسخ افراد از «توصیف» به سوی استفاده از سه نوع
پاسخ دیگر حرکت کند، میزان ابراز وجود هم افزایش می‌یابد. کولوتکین و
دیگران (1983) متوجه شدند که ابراز وجود با تقاضای تغییر رفتار توأم است.
آنها همچنین دریافتند که ابراز وجود اغلب با کلمه «من» و پرخاشگری با کلمه
«تو» (که تلویحاً به معنای اتهام است) همراه می شوند. این محققان به برخی
دیگر از جنبه‌های مهم ابراز وجود هم اشاره کرده‌اند: اظهارات شناختی (نظر
فرد درباره وضعیت)، تعیین جهت (اظهاراتی که نشان می‌دهند چه موضوعی را
می‌خواهیم مطرح کنیم) و ابراز احساسات. گلاسی3 و دیگران (1981) می‌گویند
ما باید خرده عناصر ابراز وجود را هم در نظر داشته باشیم که عبارتند از:
ابراز حقوق، رد کردن، درخواست تغییر رفتار، اظهارات همدلانه، تهدید یا
تعارض و دلیل آوردن.

با تشکر از مهران عزیز که این مطالب را برایع ما ارسال کرد




این‌جا دیگر کسی به خواستگاری سیندرلا نمی‌رود

 

بخش نخست
 ازدواج، واژه‌ای ساده نیست.کلمه‌ای است که بیش از شش حرف بار به دوش می‌کشد. کودک از همان آغاز فهم جنسیت، هویت جنسی خود و درک جنس مقابل- که در 2 تا 3 سالگی روی می‌دهد- به رقابت و کشمکش آشکار با والد هم جنس خود می‌پردازد و از آن جا که در این تعارض اودیپ (
Oedipal ) [رقابت پسر با پدر در جهت به چنگ درآوردن مادر] و اکلترا(Electra ) [کشمکش دختر با مادر برای تصاحب پدر] شکست می‌خورد، در اندیشه فرو می‌رود که او نیز روزی بالغ و رشید- چون والد هم جنس خود- خواهد شد و همسر‌ی دوست داشتنی و جذاب- چون والد جنس مقابل خود – به دست خواهد آورد.
آرزوی ازدواج و اندیشه‌ی همسر گزینی از همان سال‌های آغازین ز ندگی آدمی با او همراه و پیوسته و همبسته می‌شود و چون هر آرزوی محبوب دیگری با تخیلات سرشار از کامیابی و پیروزی و خوشبختی تنیده و آغشته می‌شود.

چنین است که وجود شیئی دوست داشتنی (Love ) – موضوع عشق نخستین – پایه و پیکره‌ی رومانتیزم شخصی آدمی‌را پدید می‌آورد و تنور غریزه جنسی و میل‌شهوانی (Eroticism ) را در

دوران پیش از بلوغ هورمونی گرم نگاه می‌دارد.
بیشتر فانتزی‌های رومانتیک آدمی‌معطوف به همان موضوع عشق نخستین و شیئی محبوب آغازین است که ممکن است همواره اودیپی و الکترایی نیز نباشد. اما پندارهای عشقی پیرامون ازدواج بی‌تردید از کشف و مشاهده‌ی روابط پیدا و پنهان پدر و مادر سرچشمه می‌گیرد و آدمی‌، دختر یا پسر، با واژه‌ی ازدواج این چنین آشنا می‌شود. همانند سازی با یکی از والدین – که در حالت به هنجار و معمول آن با والد هم جنس صورت می‌گیرد- آغازی برای گام برداشتن در راه ازدواج است.
کودک بزرگ می‌شود و آموزه‌هایی را از مشاهده‌ی این الگوی نخستین و دیگر الگوها بر می‌گیرد. از پرخاش‌ها و جنگ و ستیزها تا دلبری‌ها و کرشمه‌ها و هم آغوشی‌ها.
اما با غلیان و فوران هورمون‌های جنسی، فانتزم‌های عاطفی رومانتیک جنبه‌ها و جلوه‌های آمیزشی می‌یابد و نوجوان از پرده‌ی پندارهای عاشقانه‌ی مبهم نخستین به در می‌آید و عشق واقعی (
Real Love ) و عشق تناسلی (Genital Love ) را جستجو می‌کند. اما آن به در آمدن و این جستجو بسته به فرهنگ (Culture ) و آیین (Religion ) رخ می‌نمایاند و مهار می‌پذیرد یا رها می‌سازد. و آن‌ها که بیشتر مهار می‌پذیرند، وارد پیکار می‌شوند تا میل و غریزه را به بند کشند و سرکوب سازند تا روزی که در آوردگاه ازدواج پیروز و سرفراز زره‌ی رزم بگشایند و از هم‌آغوشی ناگناه آلود را به کامروا شوند.
چنین است که شب زفاف در همه‌ی فرهنگ‌ها و باورها جایگاهی ویژه‌ای پیدا کرده است و صبح آن، صبح رهایی از تابو(
Taboo ) و پشت سرگزاردن منعیات و منهیات و محرمات است. و این گونه است که از روان به زبان می‌آید که «شب زفاف کم از صبح پادشاهی نیست»!
در جوامع سنتی آمیزش پیش از ازدواج– این پیوند آسمانی که به واسطه‌ی روحانی دینی صورت می‌پذیرد- تابوست و فرزندان – به ویژه دختران – از آن به شدت نهی و منع می‌شوند. در چنین فرهنگ‌هایی فرزند و به ویژه فرزند دختر از خردسالی می‌آموزد که باید خوب فرزندی باشد؛ سربه راه و در چارچوب باشد و راه کژ نرود. باید سخت درس بخواند یا کار کند تا «به زودی» شوهر کند. برای دختران بسیار کارها ناشدنی است و یک «دختر خوب» بسیاری از چیزها را از اساس نباید بخواهد و حتا لحظه‌ای بدان‌ها بیندیشد.
او باید پاک و استریل بماند تا شاهزاده‌ی سوار بر اسب سپید او بیاید و او را با خود به سرزمین آرزوها ببرد. سرزمینی که آن تابوی بزرگ در آن مشروع و ممدوح است، به ویژه اگر با به دنیا آوردن فرزندان چاق و تندرست همراه باشد. در این جوامع، وجود زن با واژه‌ی شوهر معنا و مفهوم می‌یابد و دختر بی‌شوهر، «ترشیده» و «ته مانده» و «بی‌ثمر» و «رو دست افتاده» و «به ریش چسبیده»و... تعبیر و خوانده می‌شود!!
از بچگی، عروسک و دیگ و دیگ‌بر و سیخ و سه پایه و گاز و قابلمه برای دختر بچه ردیف می‌شود تا بداند که چه کاره آفریده شده است و مایه اش تنها با سایه‌ی مرد – که صد البته خشن و خودخواه و بداخلاق و آمیزش‌مند خلق شده – به رسیمت شناخته می‌شود. سرمشق، بسیار پیش‌تر از دو دو تا آموزش داده می‌شود: «تابو را بستا تا شوهر کنی». اما مشکل از آن جا آغاز می‌شود که برای میلیون‌ها تابوستای، شوهر پیدا نمی‌شود. تابو ستیزی اکنون آغاز می‌شود!
در شماره چهل و یک ژورنال پژوهشی جنسی (
Journal of sex Research ) به تاریخ فوریه‌ی 2004 در مقاله‌ای شانزده صفحه‌ای، دیویدسی‌گیری(David c. Geary )، یا کوب‌وی‌ژیل             (JacobVigil ) و جنیفر بایردکراون(Jennifer Byrd - Craven ) از دانشگاه میسوری (
Missouri ) کلمبیا تحول وتکامل همسرگزینی انسان (Evolutim of Haman Mate choice ) را با جامعیتی کم نظیر بررسی کرده‌اند. این مقاله نظریه‌ی تکامل و پژوهش‌های تجربی و همسرگزینی را از گونه‌های غیر انسانی تا انسان بازبینی نموده است و به نتایجی در خور توجه و تأمل رسیده است. این مقاله بیش از هفتاد و سه مقاله‌ی علمی‌معتبر چهار دهه‌ی اخیر و بیشتر متون و نوشته‌های کلاسیک را به عنوان منبع استخراج و استنتاج ذکر نموده است.
الف- همسر گزینی در گونه‌های غیر انسانی
داروین (
Darwin ) و والاس (Wallace ) هر یک مستقلاً مکانیزم نخستین یعنی گزینش طبیعی (Natural selection ) را کشف کردند که تغییرات تکاملی را در درون هرگونه پدید می‌آورد و به پیدایش گونه‌ی جدیدی می‌انجامد. داروین همچنین مکانیزم‌های دیگری را که درون گونه‌ها رخ می‌دهند و فاکتورهای اساسی تکامل تفاوت‌های جنسی را کشف کرد. این مکانیزم‌ها گزینش جنسی(Sexual selection ) نامیده شده‌اند.
این گزینش شامل رقابت درون اعضشای هم جنس بر سه جفت‌ها(
intrasexual competition ) و گزینش مو شکافانه و دقیق شریک زندگی(intersexual choice ) است.
شایع‌ترین پویایی در همسریابی، رقابت نرها با یکدیگر برای تصاحب همسر و پیروزی در انتخاب ماده‌هاست. اما چرا این پویایی تا این‌اندازه شایع است؟ داروین در سال 1871 گزینش جنسی را توصیف نمود اما مشخص نکرد چرا نرها تمایل دارند که بر سر جفت‌هایشان رقابت کنند  و چرا ماده‌ها انتخاب کننده ترند.
یکصد سال بعد ویلیامز (
williams ) در سال 1966 و تریورز(Trivers ) بیان نمودند که هر گونه تفاوت جنسی در تمایل برای رقابت یا انتخاب به طور عمده – اما نه اختصاصی – به میزان سرمایه گذاری هر جنس در مسئله والدی بستگی پیدا می‌کند.
آن جنسیتی که سرمایه گذاری والدی بیشتری را به دوش می‌کشد، یک منبع تولید مثلی مهم برای اعضای جنسی مقابل می‌شود و این یک دلیل رقابت اعضای با سرمایه گذاری کمتر والدی(اغلب نرها) بر سر اعضای با سرمایه گذاری والدی بیشتر (غلب ماده‌ها) است. بدین‌گونه اعضای با سرمایه‌گذاری والدی بیشتر خواهان و خریدار بیشتری دارند.
1-الف- تفاوت‌های جنسی در نرخ و آهنگ تولیدمثل
تفاوت‌های جنسی در این زمینه بر اساس محدودیت زیست شناختی است که نرها و ماده‌ها می‌توانند در طول عمرشان به زاد و ولد و تولید مثل بپردازند.
بدین صورت که محدودیت پستان داران ماده با طول دوره‌ی بارداری و طول دوره‌ی شیردهی پس از زایمان ارتباط دارد، اما  محدودیت پستان داران نر با شمار ماده‌هایی مشخص می‌شود که پستان داران نر می‌توانند به آن‌ها دستیابی جنسی داشته باشند.
بنابر این در یک فصل زاد وولد، جنس ماده به طور معمول یک فرزند می‌آورد، در حالی که جنس نر- که در رقابت برای دستیابی به جنس ماده پیروز و کامیاب بوده است- می‌تواند فرزندان زیادی پدید آورد.
این امر بدان دلیل است که جنس ماده سرمایه‌ی فراوانی برای امر والدی می‌گذارد، در حالی که جنس نر چنین سرمایه‌ای نمی‌گذارد. چنین حالتی در بیش از 95 درصد گونه‌های پستان داران دیده می‌شود.
سوگیری‌های رفتاری وابسته‌ی این امر، ترجیح نرها برای داشتن همسر‌های متعدد و نیز تنوع در نتایج تولید مثلی نسبت به ماده‌هاست. برخی نرها فرزندان بسیاری پدید می‌آورند و برخی هرگز فرزندی ندارند؛ این پویایی است که رقابت نر با نر را تشدید می‌کند.
2-الف- نسبت جنسیتی عملیاتی (
operational sex Ratio ) نسبت جنسیتی عملیاتی (OSR ) نسبتی از نرهای فعال از نظر جنسی به ماده‌های فعال از لحاظ جنسی در یک جمعیت مشخص بارور و زایاست که به نرخ و آهنگ تولید مثل بستگی دارد. در یک جمعیت که بسیاری از ماده‌های بالغ از لحاظ جنسی چون نرها، با یک نسبت جنسی واقعی یک به یک وجود دارند، هرگونه تفاوت جنسی در نرخ و آهنگ تولید مثل این نسبت جنسیتی عملیاتی(OSR ) را تحریف خواهد کرد.
همان گونه که گفته شد، پستان داران نر یک نرخ بالقوه‌ی تولید مثلی پرشتاب‌تر از ماده‌ها دارند و بنابراین به طور معمول شمار نرهای پذیرا از لحاظ جنسی خیلی بیشتر از ماده‌ها در بیشتر جوامع است.
سوگیری حاصله منجر به تشدید رقابت با نر در دستیابی به یک تعداد محدود ماده‌ی پذیرنده‌ی آمیزش خواهد بود. رقابت نر  با نر نیز خود به نوبه‌ی خود، شرایطی را پدید می‌آورد که در آن انتخاب ماده‌ها متحول می‌شود.
در گونه‌هایی که ماده‌ها یک نرخ و آهنگ تولید مثلی پرشتاب تری دارند (برای نمونه، گونه‌هایی که نرها روی تخم‌ها می‌خوابند) این ماده‌ها هستند که رقابت می‌کنند و این نرهایند که انتخاب می‌کنند.
3-الف- همسرگزینی
از آن جا که ماده‌ها نسبت به نرهاتمایل بیشتری به سرمایه گذاری در امر والدی دارند، انتخاب از سوی ماده‌ها شایع‌تر از نرهاست. این امر در گونه‌های پرندگان، حشرات، ماهی‌ها، خزندگان و پستان داران نشان داده شده است.
یک نتیجه‌ی انتخاب از سوی ماده‌ها، تخول صفات افراطی و گزافه آمیز نرینه است. مانند آنچه در مورد طول پرهای دم پرنده‌ی نر مرغ مگس خوار (
Humming bird ) دیده می‌شود که انتخاب از سوی پرنده‌ی ماده بر اساس آن صورت می‌گیرد. (درست مانند آن چه در مورد دم طاووس نر دیده می‌شود) صفاتی این چنین نشان دهنده‌ی سلامتی ژنتیکی و فیزیکی نر و توانایی او برای به دست آوردن غذا و سرمایه گذاری والدی در نظر پرنده‌ی ماده است.
سلامتی ژنتیکی و فیزیکی پرنده‌ی نر وابسته به برتری ایمنی (
immuno competence ) آنان است که آن‌ها را نسبت به عفونت‌های انگلی زیست بوم محلی شان مقام می‌سازد. به نظر می‌رسد«‌برتری ایمنی» قابل توارث است و بنابراین فرزندان چنین نرهای با چنان صفات گزافه آمیز- پرهای بلند دم- بیشتر عمر می‌کنند.
ب- همسر گزینی در آدمیان
درآدمی، نیز چه مرد و چه زن همسرگزینی از الگوی دیگر پستان داران پیروی می‌کنند. مردان به شدت برای دستیابی به همسر برتر یا همسران پرشمار رقابت می‌کنند، اما باید گفت که بسیاری از مردان برای رفاه فرزندان سرمایه گذاری و صرف وقت می‌نمایند.
والدی مردان پویایی گزینش جنسی(
Sexual selection ) را پیچیده می‌سازد. افزون بر رقابت مرد با مرد و انتخاب توسط زنان، رقابت و ستیزه جویی زنان با زنان و انتخاب از سوی مردان نیز شایع است.
برگزیدن همسر ترجیح داده شده(برتر) و شناخت‌های اجتماعی همراه و لازم با آن و رفتارهای زنان و نیز مردان بر تمرکز و بهره جویی از پتانسیل تولید مثلی(
Reproductive Potential ) و سرمایه گذاری تولید مثلی (Reproductive investment ) بنا شده است.
پتانسیل تولید مثلی، توانایی افراد برای سرمایه گذاری در رشد، پرورش و کفایت‌های تولید مثلی و اجتماعی فرزندان است و سرمایه گذاری تولید مثلی صرف و خرج این پتانسیل، این پتانسیل برای فرزندان است.
در بیشتر پستان داران، روابط جنسی کوتاه  مدت هستند. سرمایه گذاری و صرف وقت نرها این طول دوره‌ی بالقوه را افزایش می‌دهد؛ به طوری که در انسان می‌تواند به دهه‌ها نیز بینجامد.
به طور کلی زنان از روابط کوتاه مدت دوری می‌جویند، چرا که هزینه‌های بالقوه آن (خطر عفونت‌های آمیزشی، ریسک بارداری و بی‌ارزشی نسبت به همسری بلند مدت) بر منافع بالقوه آن (دریافت برخی منابع، آوردن فرزند با ژن خوب) می‌چربد.
دقیقاً الگویی متضاد برای مردان وجود دارد و هویداست که منافع این روابط کوتاه مدت برای مردان (نبود مسئولیت و سرمایه گذاری والدی در عین حفظ توانایی بالقوه‌ی تولید مثل) بر هزینه‌های بالقوه‌ی آن (خطر عفونت‌های آمیزشی، سرمایه گذاری برخی منابع) می‌چربد.
هنگامی‌که مردان متعهد به یک رابطه‌ی بلند مدت می‌شوند، هزینه‌ها افزایش یافته و بنابراین سطح و درجه‌ی گزینش افزایش می‌یابد. بیشتر مردم از چنین الگوهایی آگاه نیستند اما در عمل این گونه رفتار می‌کنند.
1-ب-همسر گزینی زنان
منطق تکاملی نشان می‌دهد که برای یک زن یک یار و شریک طولانی مدت با ژن‌های خوب و پتانسیل تولید مثلی لازم و نیز دارای میل و دلبستگی به صرف دقت و سرمایه گذاری برای همسر و فرزندان بهترین گزینه و حالت ممکن است.
چنین مردی باید منابع مالی و اجتماعی خوبی برای بچه‌ها داشته باشد. موقعیت اجتماعی و موفقیت‌های فرهنگی می‌تواند بیانگر این منابع باشد.
1-1-ب- مردان موفق از لحاظ فرهنگی
نرهای غالب در گونه‌های پریمات‌ها پاسداری بیشتری از همنوعان خود می‌نمایند و غذای بهتر و بیشتری را به دست می‌آورند.
بدیهی است جایگاه اجتماعی مردان هم یک ترجیح مهم برای انتخاب از سوی زنان است. هر چند جایگاه اجتماعی از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر متفاوت است.
مردان با موفقیت‌های اجتماعی نفوذ زیادی در جامعه دارند و بر منابعی که مورد توجه زنان است، کنترل دارند و نیازهای زنان و فرزندان را بهتر بر آورده می‌نمایند. یعنی به عبارت دیگر، پتانسیل تولید مثلی بیشتری نسبت به دیگر مردان دارند و زنان می‌پندارند که آن‌ها این توانایی‌ها و تمکن‌ها را در جهت رفاه و سعادت دودمان وخانواده‌ی خود صرف می‌کنند.
دلیل هم کاملاً هویداست: در همه‌ی فرهنگ‌های مورد مطالعه، فرزندان مردان موفق مورتالیته‌ی پایین تری دارند و سلامتی فیزیکی و روانی بالاتری دارند و عمر بیشتری در بزرگسالی می‌نمایند.
در بسیاری از فرهنگ‌ها، انتخابی که از سوی زنان صورت می‌گیرد، زیرنفوذ و متأثر از علایق و دلبستگی‌های خویشان آن‌هاست.
برای نمونه، در کیپ سیگیس کنیا، زمین و گله‌ی دام مردان تأثیر زیادی در انتخاب از سوی زنان جوان و خانواده‌ی آن‌ها دارد. چرا که زمین و گله به معنای غذا و ثروت و بنابراین بروز پایین‌تر بیماری در زنان و فرزندان آن‌هاست.
زنان تحت‌تأثیر  میزان و کیفیت منابعی که از سوی همسرشان فراهم می‌آید، تصمیم می‌گیرند که به زناشویی ادامه دهند یا نه و حمایت و تأمین ناکافی در بسیاری از چوامع عامل مهم طلاق و جدایی بوده است.
شریک زناشویی رؤیایی و ایده آل زنان اغلب با یار واقعی که با او ازدواج می‌کنند، هم خوانی ندارد چرا که بسیاری از زنان در رقابت با دیگر زنان عقب می‌مانند و از سوی مردان ایده آل شان برگزیده نمی‌شوند.
در ارزیابی شیوه‌های همسر گزینی، زنان «دورنما و چشم‌انداز اقتصادی خوب» را بیشتر از مردان، در همه‌ی فرهنگ‌ها، در نظر می‌گیرند. وجود جاه طلبی (
Ambition ) و سخت کوشی                   (Industriowsness ) در یار زندگی، برای زنان مهم‌تر از مردان است؛ شاید بدین دلیل که این دو صفت نمادی از پتانسیل تولید مثل‌اند که به نیل به موفقیت فرهنگی می‌انجامند.
زنان در یک بررسی بیست ساله بیان نمودند که جایگاه اجتماعی- اقتصادی برایشان از دیگر ویژگی‌های مهم‌تر است. این واقعیت را سه نفر از هر چهار خانم بیان نمودند. هر چند صرف نظر از سن، نژاد و جایگاه اجتماعی – اقتصادی، زنان مردانی را ترجیح می‌دهند که تحصیل کرده‌تر بوده و پول بیشتری در آورند و این موارد را به سیمای جذاب ترجیح می‌دهد، هر چند به هر حال ارزیابی سود و زیان می‌نمایند تا ببینند شاهین ترازو به کدام سو سنگینی می‌کند.
به هر حال موفقیت فرهنگی شوهر یک نیاز و ضرورت (
Necessity ) شمرده می‌شود و دیگر ویژگی‌ها یک تجمل (Luxury ). زنان انگلیسی سه برابر مردان انگلیسی و زنان ژاپنی سی‌ویک برابر مردان ژاپنی به دنبال ایمنی مادی و اقتصادی (Financial security ) بوده‌اند.
چه در نوول‌های نو معاصر و چه در رمانس نوول‌های کلاسیک، اغلب همیشه مرد نخست داستان، یک مرد مسن، توانگر و مقتدر در اجتماع است که در پایان با زن یا دختر داستان ازدواج می‌کند.
در بررسی‌ها آشکار دیده شده که زنانی که با مردان مسن‌تر و تحصیل کرده‌تر ازدواج کرده‌اند، فرزندان بیشتری داشته‌اند، کمتر احتمال داشته که جدا شوند و نیز سطوح بالاتری از رضایت زناشویی را نسبت به زنانی که با مردان جوان‌تر و کم تحصیل کرده‌تر ازدواج کرده‌اند، داشته‌اند.
2-1-ب- عوامل شخصی و رفتاری
مردان موفق از نظر فرهنگی اغلب متکبر و متکی به خود هستند و بهتر می‌توانند دلبستگی‌ها و خواسته‌های تولید مثلی خود را پیگیری کنند. این افراد اغلب دارای شرکای زندگی چندگانه می‌شوند تا این که به یک زن و فرزندان شان بسنده کنند.
زنان افزون بر جاه طلبی، سخت کوشی و چیرگی اجتماعی به دنبال ثبات هیجانی- عاطفی (
Emotional stability )و جهت گیری خانوادگی شریک آینده‌ی زندگی خود هستند و برای مهربانی، فهم، درک و هوش یار زندگی خود ارزش ویژه‌ای قائل می‌شوند و فقط جایگاه و موفقیت اجتماعی جای همه‌ی این ویژگی‌های را برایشان پر نمی‌کند. این امر در کشورهای غربی آشکارتر به چشم می‌آید.
زنان همچنین به سلامت فیزیکی و توانایی بدنی شریک شان به گونه‌ای که بتواند مانع گزند و آسیب دیگر مردان به آن‌ها و فرزندشان شود، بها می‌دهند.
بسیار‌ی از زنان مردان را ترجیح می‌دهند که بتوانند یک صمیمیت، نزدیکی و ارتباط راضی کننده‌ی هیجانی- عاطفی را پدید آورده و به پیش برند، هرچند این به نظر بیشتر یک تجمل و خواست افزون می‌نماید تا یک نیاز و ضرورت. با در نظر گرفتن وجه تمایز و تفاوت تجمل از نیاز، ترجیح این گونه روابط بیشتر در طبقه‌ی متوسط و متوسط به بالای فرهنگ‌های غربی دیده می‌شود تا دیگر فرهنگ‌ها و یا طبقه‌ی کارگر جوامع غربی.
ما نمی‌گوییم که پیشرفت نزدیکی و صمیمیت در بین زوج در زنان فرهنگ‌های غیرغربی مهم دانسته نشده یا ترجیح داده نمی‌شود، اما به هر حال یک اولویت و تقدم در تصمیم‌های همسرگزینی برای بسیاری زنان چون زنان فرهنگ غرب نیست. در بسیاری بافت‌های غیرغربی، زنان بیشتر برزنده نگاه داشتن فرزندان شان تمرکز می‌کنند تا پیشبرد نزدیکی و صمیمت با شوهران شان.
3-1-ب- جذابیت جسمانی و ژن‌های خوب
در ادبیات کلاسیک و نوول‌های رومانتیک و عاشقانه، مرد نخست داستان تقریباً همیشه مردی تندرست، غالب (چیره) در جامعه و خوش تیپ و جذاب است. در واقع، یک ترجیح برای همسر جذاب مفهومی‌زیست شناختی را پدید می‌آورد.
چنین باوری وجود دارد که نه تنها فرزندان مردان خوش قیافه تر، زیباتر خواهند شد و در آینده احتما‏لاً بهتر ازدواج خواهد کرد، بلکه احتمالاً فرزندان سالم تری هم نسبت به دیگران خواهد بود.
به بیان دیگر، ویژگی‌های جسمانی‌ای راکه زنان در مردان جذاب تشخیص می‌دهند، نشان دهنده‌های سلامتی ژنتیک و جسمانی مردان است، درست مانند بلندی پرهای مرغ مگس خوار.
زنان به ویژه به دنبال قد بلندتر از متوسط، جثه‌ی ورزشکارانه (ولی نه بیش از‌اندازه عضلانی)، تناسب‌اندام (نسبت کمر به باسن(
WHR ) برابر با 9/0) وشانه‌های عریض‌تر از باسن هستند. آن‌ها صورت‌هایی با چشمان بزرگتر از متوسط، ناحیه‌ی لبخند بزرگ و استخوان‌های گونه و چانه‌ی برجسته را می‌پسندند.
به نظر آن‌ها این ویژگی‌های جسمانی نشانه‌ی تنوع ژنتیکی کامل تر، مقاومت بیشتر به عفونت‌ها و بیماری‌ها و سلامتی فیزیک بالاتر است.
برای نمونه، استخوان‌ها برجسته گونه نشانه‌ی سطوح آندروژن بالاتر در سنین بلوغ است. بروز عفونت‌ها در این سنین می‌تواند این سطوح آندروژنی را سرکوب کند و بدین ترتیب برجستگی گونه‌ها را کاهش دهد.
ثابت شده که فردی که صورتی با نمای نامتقارن‌تری داشته باشد، کم‌تر فعالیت فیزیکی داشته و بیشتر در معرض افسردگی و اضطراب و... بوده است.
بدین گونه مردان کوچک‌تر و کم زورتر احتمال دارد که از سوی زنان به عنوان شریک جنسی ویژه ازدواج پذیرفته شوند.
زنان به طور غیرمستقیم با مکانیزی شبیه به بوکردن رایحه‌ها(
pheromone )ها از وضعیت برتری ایمنی مردان آگاه می‌شوند، به ویژه در دومین هفته‌ی چرخه‌ی عادت ماهیانه شان  که زایاتر می‌شوند.
هرچند شیوه‌ی همسان شدن سیستم ایمنی مردان انتخاب شده از سوی زنان با این زنان مشخص نیست.
در جایگاه مقاومت به بیماری‌ها، بهترین فرزندان حاصل تنوع بالا در ژن‌های سیستم ایمنی هستند. زنانی که قرص‌های پیشگیری از بارداری خوراکی مصرف نمی‌کنند(به عبارت دیگر تخمک گذاری داشته و آماده‌ی لقاح‌اند)، مردانی را دلپذیرتر و آمیزشی‌تر گزارش کرده‌اند که ژن‌های سیستم ایمنی شان غیر شبیه‌تر (متفاوت تر) از آنان ژن‌ها بوده است.
چنین گزارش شده که زنانی که با مردی با سیستم ایمنی غیر شبیه‌تر ازدواج کرده‌اند، سریعتر آبستن شده(در عرض 2 تا 5 ماه) و سقط‌های خود به خودی کمتری داشته‌اند.
ارزیابی یک زن از جذابیت جسمانی مردان تحت‌تأثیر ارزیابی دیگر همتایان اوست. به ویژه در مواردی که ارزیابی دیگر زنان همرده‌ی او در مورد مردی منفی باشد.
همچنین دیده شده که ارزیابی زن در مورد جذابیت فیزیکی مردان تحت‌تأثیر چیرگی اجتماعی قابل مشاده مردان قرار می‌گیرد.
همچنین این ارزیابی تحت‌تأثیر چرخه‌ی قاعدگی زن قرار دارد؛ چنان چه زنان در حول و حوش زمان تخمک گذاری شان، مردان دارای صورت‌های مردانه‌تر را می‌پسندند، در صورتی که در دیگر زمان‌ها مردان واجد صورت‌های زنانه را ترجیح می‌دهند.
نیز زنان دارای جذابیت جسمانی، مردان مردانه‌تر را به عنوان یار جنسی طولانی مدت جذاب‌تر از زنان معمولی ارزیابی می‌نمایند ؛ زیرا احتمالاً خانم‌های جذاب و زیبا بهتر می‌توانند کوشش‌های جفت گیرانه‌ی این مردان را – که با خطر ترک کردن شریک زندگی همراه است- به کوشش‌های پدری تبدیل کنند. در مجموع، ارزیابی زنان از جذابیت جسمانی مردان پیچیده است و در چرخه‌ی قاعدگی شان متغیر می‌شود.