من چه وقتایی مال توام؟
همه کودکان نیاز دارند که پدر و مادر ساعاتی از شبانه روز را به طور اختصاصی با آنها بگذرانند. اما اینکه چگونه می توان این اوقات را با کیفیتی عالی تر ارائه داد به عوامل زیر بستگی دارد.
1- این کار باید ثابت و روزمره و ترجیحا در ساعات مشخص و ثابتی اتفاق بیفتد. فایدهاش هم این است که کودک بعد از چند روز خاطرش جمع خواهد بود زمانی را که مادر و پدرش قرار است با او بگذرانند، سر جای خودش است. برای والدین هم این فایده را دارد که بیاموزند قبل از ارتباط با کودک و صرف وقت، کارهایی را در فهرست برنامههای روزمرهشان قرار داده باشند که تنشزا نباشد. همه ما آدمها لحظههای خوشی و ناخوشی داریم. از اینرو است که آن وقت ثابت را در ساعتی از روز که خودتان هم دوست دارید با کودکتان ارتباط داشته باشید، در نظر بگیرید. این بدان معنی نیست که کودکتان را در باقی ساعتها نبینید یا از مسئولیت مادری کردن شانه خالی کنید، میتوانید حتی به کودکتان بگویید فلان موقع نوبت تو هست (به شرط اینکه خوش قول باشید!!)
2- یکی از بهترین انواع وقت گذاشتن با کودکان، بازی کردن با ایشان است. بازی کردن واقعا هنر است. چرا؟ چون باید برای بازی کردن بتوانید همبازی خوبی شوید: نشان ندهید که از او بیشتر میدانید. مدام او را راهنمایی نکنید. مدام به او اصرار نکنید. آموزش ندهید، برای آموزش دادن فرصت بسیار است. سعی کنید طوری رفتار کنید که خودش یاد بگیرد. گاهی گیج بازی در بیاورید و اعتراف کنید که اشتباه کردهاید. تا وقتی پیشبینی میکنید که اوضاع خطرناک نشده برای کنترل کودکتان اقدامی نکنید. سعی نکنید ذهن او را بخوانید. سعی کنید بیتفاوت باشید. گاهی هم مسخرهبازی در آورید، مثلاً لجبازی و جیغ و داد کنید. پیشنهاد میکنم برای درک بهتر چگونگی همسالانه رفتار کردن با کودکتان، به یک مهد کودک رفته و 2 ساعت بازی کودکان را با همدیگر نگاه کنید. بزرگتر ها مدام در حال عاقبت اندیشی، صلاح و مصلحت، توصیه و سفارش و... هستند مدام میخواهند کاری کنند که بیشتر خوش بگذرد، بیشتر یاد بگیرد، بیشتر راندمان داشته باشد...
3- یکی از راههای دیگر برای وقت گذاشتن با کودک، گفت و شنود با کودک است. پهلو به پهلو و کنار هم بنشینید. درباره چیزی مثل ماشین، لباس، همکلاسی، غذایی که خودتان دوست دارید خیلی کوتاه و معمولی صحبت کنید. بهتر است خیلی هم بچگانه حرف نزنید اما با احساس حرف بزنید. بد نیست اگر موقع حرف زدن پاهایتان را هم تکان دهید، کش و قوسی به خودتان بدهید، دو تا از انگشتتان را روی پاهایتان راه ببرید... خوب نیست در این زمان ها به ساعتتان نگاه کنید، موبایل را ورانداز کنید. همان اول به چشمهای کودکتان خیره شوید، از بالا به پایین نگاه و کیف پولتان را مرتب نمایید .اگر بخشی از کلام تخیلی و خیالبافانه است، در رد حرف شما است یا ... سریع معلم نشوید، آفرین و احسنت نگویید، آموزش ندهید، اصلاح نکنید، بلکه دستهایتان را زیرچانه بزنید و به دور دست نگاه کنید یا نگاهتان را به کودک ادامه دهید و سکوت کنید یا بگویید هو ممممم ... هو و مممممم ... بشنوید و به خودتان نگیرید. مشکلاتی که بیان میکند را رفع و رجوع نکنید و راه حل ارائه ندهید. سعی کنید تا جایی که میتوانید خودتان را جای او قرار بدهید.
به طور مبالغه آمیز با او همدردی نکنید. قرار نیست بحثها به هیچ نتیجه خاصی برسند. پس اگر فکر کودکتان پرواز کرد و چیزهای بیربط را به هم ربط داد، شما هم پرواز کنید. بد نیست گاهی هم سوالی بکنید که نشان بدهد دارید به حرفش گوش میکنید.
4- کارتون دیدن با کودکتان را هم امتحان کنید. شما هم با دیدن آن ذوق کنید، اما نه بیشتر از خود کودک!
5- به پارک رفتن و پیاده روی کردن نیز راه کار دیگری است که تاثیرش بر همگان اثبات شده است. از جمله فواید این تکنیک میتواند به این موارد اشاره کرد:افزایش تعاملات اجتماعی کودک با سایر کودکان، آرامش والدین، یادگیری اجتماعی و یادگیری مشاهدهای، افزایش درک و شناخت والدین از توانمندیهای فردی کودکان همسن با کودک خود . اگر مادری با رفتار مستبدانه در منزل کودک خود را مورد تنبیه فیزیکی قرار دهد، احتمال بروز رفتارهای ناهنجار در محیطهای عمومی مثل میهمانی و پارک بالاتر میرود چرا که کودک به نیکی فرا گرفته است که قوانین رفتاری مادر در محیطهای عمومی بسیار کمتر میشود زیرا که نمیتواند در مقابل انظار عمومی، کودک خود را همان گونه تنبیه کند و از آنجا که عزت نفس کودک نیز پایینتر آمده است، همه رفتارهای توجه طلبانه و تلافی جویانه را در چنین محیطهایی پیاده میکند.