روح .راه .ارامش

15روش در تصمیم گیری منطقی

    نظر

‌تصمیم‌گیری بخش مهمّی از زندگی را تشکیل می‌‌دهد، ما هر روزه خود بارها مجبور به تصمیم‌گیری‌های کوچک و بزرگ هستیم. مانند: کجا برویم؟ چه بخوریم؟ چه لباسی را بخریم؟ با فلانی چگونه حرف بزنیم؟ به چه کسی رای بدهیم؟ هنگام عصبانیت چه بکنیم؟ چه شغلی، دوستی و یا همسری را انتخاب کنیم؟ و ... .

تصمیمات، زندگی ما را شکل می‌دهد، ما از طریق انتخاب‌ها و تصمیم‌هایمان قدرت می‌گیریم.

تصمیم‌گیری قضاوت و انتخاب بین دو یا چند چیز و یا راه حل است که هرکس در زندگی شخصی و محیط کار و اجتماع خود با هر مقام و مسوولیتی که باشد انجام می‌دهد و گاه می‌تواند بسیار مهم و حیاتی باشد. تصمیم‌گیری نشانه‌ی رشد و بلوغ و مسئولیت پذیری افراد است. تصمیم‌گیری درست و سنجیده موجب شادی و احساس موفقیت در فرد شده و سازگاری و اعتماد به نفس او را افزایش می‌دهد و این حالت نه تنها در تصمیم‌گیرنده، بلکه در اطرافیانش اثر مثبت گذاشته و بهداشت روانی فرد و اعضای خانواده را تامین می‌کند.

تصمیم‌گیری هنر و شاخص مهمی برای شناخت رشد عقلی، عاطفی، اجتماعی و روانی افراد می‌باشد، کسانی که به چنین رشدی نرسیده باشند، احتمال بیشتری وجود دارد که اجازه دهند دیگران برای آنان تصمیم‌گیری کنند.

از آن جایی که تصمیم‌گیری خود از مهارت‌های زندگی محسوب می‌شود، در این مقاله به 15 راهکاردر تصمیم‌گیری درست و منطقی اشاره می‌نماییم.




راهکارهای تصمیم‌گیری درست و منطقی:
1- در تصمیم‌گیری بهتر است با افراد آگاه، متخصص و با تجربه مشورت نماییم.

2- در مورد تصمیمات گروهی یا خانوادگی بهتر است نظر تمامی افراد گروه را نیز جویا شویم.

3- برای این که تصمیم گیرنده‌ی خوبی باشیم، سعی کنیم خود آگاهی خود را افزایش دهیم.

4- در مورد مسائل شخصی با حفظ و تقویت اعتماد به نفس، اجازه ندهیم دیگران برای ما تصمیم بگیرند.

5- مسئولیت پیامدهای تصمیم خود را شخصاً برعهده بگیریم.

6- با مدیریت و کنترل هیجان‌های خود تصمیمات منطقی‌تری بگیریم. همان طور که حضرت علی‌(ع) فرمودند: «هنگام خشم، نه تصمیم، نه تنبیه، نه دستور».

7- در تصمیم‌گیری‌های خود به تمام جوانب موضوع توجّه کنیم.

8- سعی کنیم قبل از اجرای تصمیم خود پیامدهای مثبت و منفی آن را بررسی کنیم و امتیاز بدهیم.

9- نگاه مثبت، توأم با تفکّر و شناخت باعث می‌شود که تصمیم‌های درست‌تر و منطقی‌تر بگیریم.

10- فرصت تصمیم‌گیری را از دیگران به ویژه فرزندانمان دریغ نکنیم و به آن‌ها اجازه دهیم در مسائل مربوط به خودشان تمرین تصمیم‌گیری داشته باشند.

11- شهامت تصمیم‌گیری را در خود و دیگران تقویت کنیم.

12- به عوامل موثر در تصمیم‌گیری مانند اطلاعات درست، تأثیر فشار گروه‌ها و دوستان، هنجارهای (جامعه، فرهنگ، مذهب)، رسانه‌های جمعی و ... توجّه نماییم.

13- به منظور جلب توجّه فرزندان به پیامدهای هر تصمیم‌گیری در مورد برخی از مخاطره آمیزترین تصمیم‌های دوره‌ی نوجوانی با آن‌ها گفتگو کنیم.

14- هدف‌گذاری در زندگی، مقدّمه‌ی تصمیم‌گیری است. به عبارت دیگر افرادی که اهداف کوتاه و بلند مدّت خود را در کلیه‌ی شئونات زندگی مشخص کرده باشند، راحت‌تر و مناسب‌تر تصمیم‌ می‌گیرند.

15- مطالعه‌ی زندگی‌نامه‌ی انسان‌های موفّق در عرصه‌ی علم و ادب و اقتصاد و ... می‌تواند زمینه‌ی تصمیم‌گیری‌های مناسب‌تر را در فرد مهیا سازد.

 


ثبت نام در گروه

    نظر
سلام حرف برای گفتن زیاده ولی کو گوش شنواااااااااااااااااااااااااااااااا
 در وبم ما کسانی هستند که به حرفا و درد دل شما گوش می کنند و تا جای که بتوانند کمک می کند .... 
                                                                به ما بپیوندید 
                                                      گروه آرامش جویان روح راه آرامش
با عضویت در این گروه مشکلات خودرا اسان کنید ودیگران کمک کنید

با پیام دراین  قسمت عضو شوید .......
30روز یک جلسه در کوه های تهران
30روز یک کلاس روانشناسی
نشر بروشورهای مهارت های زندگی...وغیره......


شما ارزشمند هستید. من در شما خدا را حس میکنم

    نظر

شما ارزشمند هستید. من در شما خدا را حس میکنم 

من همیشه خدا را در خوبیها جستجو میکنم. بجای اینکه فکر کنم او در آسمانهاست و اینطوری هیچوقت نتونم حسش کنم ، او را در مخلوقاتش جستجو میکنم. خدا قدری از خوبی خودشو توی شما گذاشته و من وقتی بتونم این خوبی رو بشناسم و حس کنم در واقع انگار که خدا رو حس کرده باشم. در سایر مخلوقات هم همینطور: وقتی یه دردمندی میاد پیشم و با لبخند میره ، لبخند که میزنه حس میکنم این خداست که داره با لبای او بهم لبخند میزنه. لذا احساس خوبی میکنم و در عین حال بلافاصله این حس منو یاد این میندازه که من فقط وسیله ای بودم برای درک اون فرد و شادکردنش. و در واقع کار اصلی رو خود خدا کرده. راستش من سعی کردم خدا رو اینطوری حس کنم. به تو هم پیشنهاد میکنم که از همین روش جلو بری. وقتی به دیوارها نگاه میکنم و سفیدیشون رو میبینم فکرنمیکنم این سفیدی از خودشونه بلکه فکر میکنم از خداست و لذا در اون سفیدی خدا رو میبینم. وقتی در اتاق بسته میشه بدون اینکه به چارچوب در گیر کنه فکر نمیکنم نجاری که اونو درست کرده این نظم زیبا در کارش رو ذاتا داشته بلکه فکر میکنم خدا بهش ارزونی داشته و لذا با دیدن اون نظم و خیلی نظمهای دیگه خدا رو حس میکنم. اینه که در همه حال حس میکنم خدا هست و این آرامش عجیبی بهم میده. و البته کمکم میکنه که مواظب رفتارم باشم و من همیشه سعی کرده ام که همه چیز را از خدا بدانم. ولذا در هر لحظه به مخلوقات خدا نگاه کرده و او را تحسین وستایش مینمایم. من شما را آدم خوبی ارزیابی میکنم. شما انسان ارزشمندی هستید. اگر میخواهید خدا از شما راضی باشد برای آنچه او آفریده ( یعنی خودتان ) ارزش قایل شوید . خودتان را گرامی بدارید ، به این دلیل که آفریده او هستید و این دلیلی است کافی برای احساس ارزشمندی. همچنانکه وقتی ما بدانیم یک تابلو نقاشی اثر مثلا لئوناردو داوینچی یا ونسان ونگوک یا استاد فرشچیان است برایش ارزش قایلیم ، زیرا آنها آدمهای بزرگی بوده اند و لذا آثارشان را باید بدیده احترام نگریست. ما به شعر حافظ و مولانا و سعدی و سهراب  و ... اهمیت و ارزش میدهیم چون آنها شعرای بزرگی بوده اند. پس به شما میگویم که من برای شما ارزش زیادی قایلم چون آفریده بزرگترین آفریننده هستید و همینطور از شما میخواهم برای خودتان ارزش بسیار قایل شوید و همه این را از خدا بدانید تا دچار غرور نشوید.


روش پیشنهادی برای درمان اضطراب

    نظر

اضطراب و تشویش ممکن است برای هریک از افراد در هر زمان و مکانی رخ دهد اما خیلی از کاهش دهنده های استرس و اضطراب وجود دارند که تنظیمات سیستم عصبی ما را انجام می دهند در آن صورت و می توانیم نگاهی کنیم به اینکه چگونه اضطراب در ما ایجاد شد و اینکه چطوری می توانیم از روشهای درمانی برای آرام کردن سیستم عصبی خود و کاهش اضطراب استفاده کنیم .

هر کسی اضطراب را در طول زندگی خود تجربه کرده است . شاید وقتی که در اتاق انتظار دکتر نشسته اید و فکر می کنید که پزشکتان با یک سوزن خیلی بزرگ در اتاق تزریقات منتظر شماست و یا زمانی که تمام روز را صرف آشپزی کرده اید اما وقتی به صورت مادرتان نگاه می کنید می پندارید که تمام تلاشت بیهوده تلف شده است یا ازشغلتان متنفر باشید .
این تجربیات مختلف می تواند در افراد ایجاد اضطراب کند وعلائم و نشانه های متفاوتی را نشان دهد مثل طپش قلب ، داشتنن احساس نا خوشایند ، نداشتن تمرکز ، تنشهای عضلانی ، خشکی دهان ، عرق کردن ، احساس دردهای عصبی در حفره شکمی ، نفس نفس زدن .
اضطراب می تواند هم کوتاه مدت باشد و یا طولانی مدت که بستگی به منبع ایجاد کننده اضطراب دارد . البته بیشتر اضطرابها طولانی مدت هست و علائم زیادی را در شما ایجاد می کند .
اگر اضطراب شما در نتیجه واکنش به یک دوره طولانی تجربه خواهید کرد . که در این حالت بعضی ازعلائم از قبیل اسهال ، یبوست و کج خلقی در افراد بشدت ایجاد می شود . ممکن است اضطراب شما ناشی از شغل باشد ، منبعی که هرگز شما را رها نمی کند ، می ترسید که صبح بیدار شوید چون مجبور خواهید بود که به سر کار بروید ، می ترسید که شب به رختخواب روید چون وقتی بیدار می شوید مجبورید به سرکار روید . از پایان هفته می ترسید زیرا وقتی تعطیلات پایان هفته به اتمام می رسد بازهم مجبورید سرکار روید زمانی که اضطراب همیشه همراه شما باشد ممکن است علائمی چون درد قفسه سینه ، پر اشتهایی یا کم اشتهایی ، بی خوابی در انسان ایجاد شود. تمام 3 موقعیت توصیف شده انواعی از اضطرابهای هر روزه ما هستند ، اما بهر حال برای هر یک از ما ممکن است عوارضی چون جسمی ، روحی و عاطفی ایجاد کند .
چه چیز باعث ایجاد اضطراب می شود ؟
ضرورتا اضطراب بخشی از مکانیسم " جنگ و گریز " است که از اجدادمان به ما رسیده است، آنها هم شکارچی بودند و هم شکار می شدند و غریزه اشان آنها را برای حمله کردن یا فرار کردن آماده می کرده است که همین مسئله در آنها اضطراب ایجاد می کرده و باعث زنده ماندن آنها می شده است بطوریکه اضطراب باعث می شده هرمون آدرنالین در خون آزاد شود و علامات هشدار دهنده ایجاد گردد و با تحریک کبد قندهای محرک و انرژی زا در بدنشان آزاد می شده و آنها را آماده جنگیدن می کرده است.
سیستم هشدار دهنده هنوز هم برای بحرانهای امروزی لازم است اما مکنیسم جنک و گریز برای محرکهای تنش زا امروز ما مناسب نیست چون می توانیم شغلمان و یا دکترمان را در صورت نارضایتی عوض کنیم . امروزه جنگیدن بصورت فیزیکی نتایج مفیدی در بر نخواهد داشت . وقتی اضطراب شدید باشد مکانیسم جنگ و گریز می تواند به بافتهای بدن شما آسیب برساند و ایجاد بیماری هایی در انسان کند ، مثل سردرد و پر فشار خونی.
در حالیکه استرس اغلب ریشه در علائم اضطرابی دارد.این علائم می تواند به وسیله مشکلات فیزیکی ایجاد شود اگر نشانه های اضطرابی در شما ادامه پیدا کرد حتما به پزشک مراجعه کنید تا بررسی های زیر روی شما انجام شود.
1.پرکاری تیروئید : ممکن است علائمی مشابه نشانه های اضطرابی ایجاد کند.
2.اختلال در کار قلب : می تواند علائم عصبی به میزان کمی در شما ایجاد کند.
3.سندرم پیش از قاعدگی
4.قرصهای رژیمی
5.کم خونی
6.دیابت
7.کم قندی خون
وقتی شما فهمیدید که چه چیز می تواند اضطراب ایجاد کند،آن زمان یاد میگیرید که چه کارهایی می توانید بکنید تا اضطراب در شما کاهش یابد.
روشهای درمانی معروف به گنجه
بادام:10 مغز بادام خام را هر شب در آب بخیسانید تا نرم شود،بعد پوست آنها را بکنید و مغزهای بادام را با یک فنجان شیر گرم مخلوط کنید و کمی زنجبیل به آن اضافه کنید و هر شب قبل از خواب بنوشید.
جوش شیرین:یک سوم فنجان جوش شیرین را به یک سوم فنجان زنجبیل اضافه کرده و به مدت 15 دقیقه بخیسانید و از آن استفاده کنید.
روغن:روغنهای گل آفتابگردان ،نارگیل،و ذرت و یا کنجد برای کاهش اضطراب موثر است .
6 انس روغن را گرم کنید و روی تمام قسمتهای بدن از پوست سر تا پائین تنه و پاهایتان بمالید.همینطور از این روغنها بری ماساژ قبل از حمام صبح استفاده کنید تا آرامتان کند.
اما اگر اضطراب در خواب شما اختلال ایجاد کرده است می توانید قبل از رفتن به رخت خواب این روش را امتحان کنید.
روشهای درمانی معروف به یخچال
کرفس: دو فنجان کرفس پیاز یا مخلوطی از هر دو را به صورت خام پخته برای یک یا دو هفته همراه با غذا مصرف کنید-هر دوی این سبزیجات شامل مقدار زیادی پتاسیم اسید فولیک است که کمبود این مواد می تواند باعث ایجاد ناراحتی های عصبی شود.
پرتقال : بوی خوش پرتقال اضطراب را کاهش می دهد. پوست پرتقال و استمنشاق بوی خوش خراج شده از آن برا ی کاهش اضطراب سودمند است.شما می توانید پوست پرتقال را در یک ظرف کوچک قرار دهید و روی ان آب بریزید تا به آرامی بجوشد پس از جوشیدن و گرم شدن از پوست پرتقال مواد خوشبو و روغن ارام کننده آزاد می شود.
آب پرتقال: یک قاشق چایخوری عسل و یک تکه از درخت جوز در فنجان اب پرتقال بریزید و بنوشید.
روشهای درمانی معروف به ادویه ای
گیاه روزماری:روزماری در میان سالان برای دفع مواد زیان اور مشروبات الکی کاربرد دارد،روزماری خاصیت آرام کنندگی اعصاب،1تا 2 قاشق چایخوری گیاه خشک شده روزماری را در یک فنجان چای خوری برای مدت 10 دقیقه بخیسانید 1 تا دو قاشق ان را میل کنید،همینطور استنشاق روزماری می تواند ارام کننده باشد،سوزاندن شاخه روزماری یا استفاده از بخور آن می تواند اضطراب را کاهش دهد.
روش به خاطر آوردن
هیمشه یک دفترچه خاطرات روزانه برای پیگیر ی اتفاقات روزمره به همراه داشته باشید و وقایعی که ممکن است در شما ایجاد اضطراب کند را از دفترچه خاطرات پاک کنید و کارهای که شمار ا شاداب می کند را یادداشت کنید فعالیتهای مثل انجام تمرینات غیررقابتی مانند پیاده روی ، دوچرخه سواری شنا برای بدن و تقویت روحیه بسیار مناسب است فکر کردن ، نماز خواندن یا دعا کردن و فکرپردازی های فانتزی می تواند به ذهن شما استراحتی دهد و اضطراب را در شما کاهش دهد تنفس عمیق و دم و بازدم اهسته ارام کننده است.
حرف زدن با دوستان یا یک روانشناس وی ا فردی روحاننی در مورد اضطرابهایتان می تواند آن را فروکش کند فهرستی از ذهنیات خود بنویسید و انرا چک کنید و مواردی که باعث اضطراب در شما می شود را از لیست خود حذف کنید.
تفکر مکرر می تواند حواس شما را از چیزهائی که باعث اضطراب در شما می شود پرت کند
درمانهای گیاهی اضطراب
شما مجبور نیستید برای تجربه کردن استرس به جزایر مان هاتان بروید اضطراب همه جا هست حتی در بهشت پلی نزیا اما خوشبختانه برای اضطراب درمانهای گیاهی وجود دارد که می تواند به بهتر شدن وضعیت شما کمک کند برای مقابله با استرس عصاره ای از ریشه گیاه کاوا کاوا تهیه شده که می تواند در کاهش اضطراب موثر باشد چون گزارش شده این گیاه می تواند استرس را دور کند .و حالت شادی را در افراد القا نمیاد این گیاه در قرن های گذشته در جزایر اقیانوس ارام و هاوائی از احترام زیادی برخوردار بوده است.
عصاره کاوا علاوه بر ایجاد حسی در زبان،راحتی و آرامش خستگی و اضطراب را دفع می کند . اینکه کاوا چه مکانیسمی دراد دقیق معلوم نیست اما چیزی که مشخص است این گیاه برروی گیرنده های
GABA مغز اثر می ذارد و با فعال کردن این گیرنده ها فعالیتهای عصبی را آرام می کند و اضطراب را کاهش میدهد.
دانشمندان چنید ترکیب از ریشه گیاه کاوا که اثر آرام کنندگی اعصاب دارد را استخراج کرده اند این ترکیبات شامل کاوائین دهیدروکاوائین دهیدرومتیسیتیسین ،تیستیسن،یانگوئین و دهیدرویانگوئین است.اما فعالیتهای دیگر عصاره گیاه کاوا را مشخص نشده است.
اگر شما مقدار زیادی از این عصاره را مصرف کنید ممکن است احساس خواب آلودگی در شما رخ دهد.
عوارض جانبی کاوا :
گیاه کاوا نسبتا عاری از عوارض جانبی است و تاثیری روی عملکردهای فیزیکی و زمان واکنشها ندارد . مصرف معینی از گیاه کاوا در برخی آزمایشات کلینیکی نشان داده که عملکرد
coynitive را بهبود بخشد و ناراحتی عاطفی را کم می کند .
در دیگر آزمایشات گیاه کاوا خاصیت آرام کنندگی را نشان داده است . هیچ گونه سمیتی در افرادی که به اندازه 200 میلی گرم عصاره کاوا در روز به مدت 8 هفته مصرف کرده اند مشاهده نشده است.
اما میزان مصرفی بیشتر از 8 انس یا مصرف بیشتر از 30 کپسول در روز بمدت 1 ماه ممکن است باعث ایجاد بد رنگی در پوست شود .
در سال 2002 تا 2003 گزارشهایی از بروز آسیب های کبدی در اثر مصرف گیاه کاوا در آلمان و 30 مورد در اروپا مشاهده شد .
افرادی که دچار آسیبهای کبدی شده بودند کسانی هستند که مصرف کننده دارو یا مقدار زیادی الکل بودند آنها همچنین مقدار کمی گیاه کاوا استفاده کرده بودند بر طبق گزارش محققان آلمانی دانشگاه
wolfgany فقط یک سند موثق وجود دارد که ارتباط بین مصرف گیاه کاوا و آسیبهای کبدی (سمت کبدی ) را نشان می دهد .
اگر شما از اختلالات اضطرابی رنج می برید باید به پزشک مراجعه کنید ومعالجات روانپزشکی روی شما انجام شود اما اگر علائم اضطرابی شما خفیف است از درمانهای گیاهی مثل استفاده از گیاه کاوا می توانید سود ببرید و به بهتر شدن شرایط شما کمک می کند . درمان های گیاهی و مراجعات به پزشک از توصیه های لازم برای درمان اضطراب است . اضطراب شما ممکن است منجر به حملات عصبی شود آن زمانی است که شما باید به دکتر مراجعه کنید . اما اگر اضطراب خفیف دارید پیشنهاد می شود که از درمان های گیاهی و خانگی استفاده کنید در شرایط درونی خود را بهبود ببخشید.


سه فاکتور اصلی موفقیت

    نظر

موفقیت در کار و تجارت به فاکتورهای گونـاگـونی بستگی  دارد که بارزترین آن شانس و اقبال میـباشد. امـا اگـر شما  میخواهید که نبردبان ترقی را بسرعت طی کنید این نکته  را باید بـخاطر بسپارید: مـوفقیت امری کاملا سیستماتیک بوده و می شود آن را با فرمول بیان نمـود. راهـبـرهای زیـر میتوانند به مقدار زیادی شما را برای رسیدن بـه آن یـاری نمایند.

 موفقیت بسراغ کسانی میآید که از آگاهی، متقاعدسازی  و قدرت بتوانند به نفع خود بهره بگیرند. به عبارت دیگر:

              موفقیت =   آگاهی + متقاعد سازی + قدرت

 

بیاموزید که چگونه با بکاربـردن این قوانـیـن تعیین کننده در زندگی کاری خود می توانید در شغل خود موفق گردید.

آگاهی

ظواهر ابزار سنج زندگی هستند. نحوه ای که خـود را معرفی میکنید مـقیاسی از شمـا ایجاد می نماید که دیگران بر اساس آن شما را تصور کرده، در موردتان قـضاوت نـمـوده و رفتار می نمایند. همه روزه با افرادی روبرو خواهید شـد که مایـلید آنها را تحـت تاثیر قرار دهید، خواه افراد بالادست باشند و خواه مشتریان بالقوه.

حتی کسانی که زیر دست شما کار می کـنـند را نـیز برای ایجاد نمودن یـک رابطه کاری مفید باید متاثر نمایید. برای رسیدن به کامیابیهای بزرگ لازم است بعنوان نـمونه بارزی از نزاکت و اعتماد بنفس در جـامـعه ظـاهر شده و در این زمیـنـه مـرتکب هیچ اشتباهی نگردید - بخت و اقبال فقط یکبار بسراغ شما خواهد آمد.

همیشه بایـد بـرای ایـجـاد یـک تاثیر گذاری مناسب آمادگی داشته باشید. اگر چه ممکن است این کار در ابتدا نیاز به کمی سعی و تلاش داشته باشد، ولی بعد از مدتی عادی خواهد شد.

نکات زیر شما را برای شروع کارتان یاری خواهند نمود.

 

لباس مناسب برای تاثیرگذاری 

 اجازه دهید از خارجی تـرین لایه آغاز کنیم: لبـاسهای شما. دو دسـت از بـهتـریـن کت و شلوارهایی که در استطاعت شما است را خریـداری نمایـیـد. یـک پیـراهن شیـک بـر تـن نموده و کفشهایتان را واکس بزنید. اکنـون کـه دنـده در دسـت شـما اسـت، بیاموزید که چـگونه مـی تـوانـیـد از آن استفاده کنید. همیشه راست قامت بایستید؛ نه تنـها بـاوقـار بنظر خواهید رسید، بلکه لباسهایتان نیز بسیار گران قیمت تر جلوه خواهند کرد.

محکم دست دهید 

 نمیتوانم بگویم که یک دست دادن خوب و مـناسب چـقدر حائز اهمیت است. مردم از آن متوجه ابهت و بزرگی شما میشوند. مطمئن شوید که دستتان کاملا خشک باشد؛ یــک دست مرطوب و چسبنده خوشایند نبوده و نشانگر عصبانیت و دستپاچگی می بـاشـد. دستها باید درنقطه تلاقی انگشت سبابه با شست بهم متصل شده و خود دست دادن باید سفت و محکم باشد.

تماس چشمی را حفظ کنید 

همیشه در چشم فردی که با او در حال گفتگو هستید نـگاه کنید. روی برگرداندن نشانه خستگی و یا توجه اندک و سرسری می بـاشد. بـه پــایین نگاه کردن سستی و تزلزل را میرساند. نگاه خود را بطور ثابت و با حالتی دوستانه حفظ کنید.

مهربان باشید 

شمـا بــاید سرچشمه ای از لذت برای دیگران باشید. کلید این کار مـهـربـانـی اسـت، از آنجایی که شما را انــسانی منطقی و معاشرتی نشان خواهد داد. یک لبخند طبیعی و پیوسته تنها چیزی است که نیازدارد.با اینحال حد و مرز خود را بشناسید؛ مهربان بودن بـه مـعنای دوست کسی بودن نمی باشد. به دیگران احترامی مقتضی نشان دهیـد تـا آنها نیز مقابله بمثل نمایند.

با فصاحت سخن بگویید  

سخنرانی  شما باید شفاف، باز و دقیـق باشد. آمیختن "ااا.." ها به جملات بهتـریـن راه برای از دست دادن علاقه شنوندگان بــوده و باعث عدم توجه کامل آنها به شما میگردد.

 

بیاموزید که چگونه میتوانید دیگران را متقاعد کنید که ایده هایتان از آنها بهتر است.

متقاعد سازی

شـمـا تـاثـیـر مثـبتی از خـود بـجای گذاشته و مـورد توجه بسیار زیاد کارفرمای خـود قرار گرفته اید. این فرصتی برای شما جهت درخشیدن و پیشرفت محسوب میگردد.

تصور میکنید که ایده ها و دیدگاه های شما نسبت به بــقیه بهتر و منطقی تر هستند و میـخواهید دیـگـران را راجع به این موضوع قانع کنید. اگر از قوانین هنرمتقاعدسازی  آگـاه بـاشـیـد، کار بسیار آسان خواهد بود. فـروشـنــدگـان، سـیاسـتـمداران و مـکتـب سـازان از این قـوانـین بخوبی اطلاع دارند. چه چیزی در آن شخص وجود دارد که شما را وادار به پذیرش مینماید؟ بــه خواندن ادامه دهید تا متوجه شوید چگونه میتوانید چنین تاثیری را در خود بوجود آورید.

مخاطبین خود را بشناسید 

هیچ عذری بـرای یک تحقـیـق و بـررسـی ضـعـیـف پـذیرفته نیست. شناختن مخاطبین و شـرایـط آنـها کلیـدی است برای یافتن بهترین راه برای قانع نمودن و هـدایـت دیـگران. تـا جاییکه میتوانید از شرکت خود اطلاعات کسب نمایید؛ چه تغییراتی در آن اعمال شده و در چـه سـمت و سویی در حال حرکت است. پیش بینی نیازها و ارائه راه حل برای آنهـا بشما در وادار نمودن دیگران برای پذیرش ایده هایتان کمک خواهد کرد.

خودتان را قانع کنید 

 پیش از اینکه بخواهید آماده متقاعد نمودن دیگران شوید، باید خودتان را قانع کنید. تنها زمانی میتوانید موضوعی را به دیگران بقبولانید که خودتان واقعا و کاملا از بهتریـن بـودن بودن آن موضوع اطمینان حاصل نموده باشید.

از لیستی شـروع کنید که دلایل بهترین بودن شما را برای شغلتان تشریح کند. هر نکته را بصورت دقیق خوانده و شروع به باور آن نمایید. هرگونه شک و شبه می تواند در نحوه معرفی شما نمایان شده و تلاشهایتان را هدر دهد.بهترین فروشندگان کسانی هستند که بهترین مشتریان خودشان میباشند. آنها عاشق چیـزی هسـتند کـه مــی فروشند و حقیقتا باور دارند که نظر دیگران نیز باید همین باشد.

کلمات کلیدی و تعابیر را تکرار نمایید 

انسانها مخلوق عـادات بوده و بـنـابراین در مـورد شـناخته شده ها و آشـنـایان احساس راحتی میکنند. تاکید کردن بر عبارات کلیدی محبوب و ایده هایی از قبیل درآمدها، سود سهام، پاداش و مساعده جذب ادراکات و قوای تشخیص اغلب مردم میشود.

ایده های خود را با نیازهای دیگران مرتبط سازید 

 متصل نمودن ایـده و یا محصولـتـان بـا آنـچه کـه مخاطبین تمایل به آن داشته و یا بسیار علاقمندش ستند، ابزاری عالی برای متقاعد سازی محسوب میگردد. آگهی دهندگان هر زمانی کـه مـحصولاتشان را بانـیـازهای اساسی مانند غذا، مسـکن و امنیت مرتبط می کنند، در واقع از همین اصل بهره می برند. اگر در زمینه تجارت فعالیت می نـماییـد، لازم اسـت کـه جذب نیازهای تجاری شوید: رضایت مشتری، دوام محصـول، بـهره وری، پس انداز و سود.

علاقه شنونده را توسط جریانی مناسب برانگیخته کنید

یک "سمـفونی" موفق دارای سـاختاری بسیار مدبرانه میباشد. جمله بندی، آهنگ صدا و تـرتیب کلمات در تاثیرگذاری سخنرانی شما نقش بسیار با اهمیتی را بازی می کـند. به چگونگی شروع ارائه مطالب و عکس العمل مخاطبین دقت نمایید.

با یک حرکت جلب توجه کننده شروع میکنید و یا بایک عبارت اطمینان زا و یا با جمله ای که باعث برانگیختن حس نیاز و تمایل گردد؟ آیا بصورتی رسمی صحبت می کنید؟ آیا از حرکات مخصوص سخنرانی بطور مؤثر بهره میبرید؟ زبان بدنی را چـطـور دخــیل میکنید؟ آیا مطالبات و ادعاهای مثبت شما بصورت ضمنی یا آشکار شرح داده شده است؟تـوجه به این نکات در معطوف نمودن و شیفتن مخاطبین بسیار اهمیت دارد.

به خواندن ادامه دهید تا بیاموزید که چگونه می توانید قدرت افشانی کنید.

قدرت

افـرادی که در تجارت بسیار موفق هستند خوب می دانند که از قدرت و نفوذ خود چگونه استفاده و آنرا حفظ نمایند.

قدرت داشتن اغلب به معنای دورنگاهداشتن خود از لحظه است -- با نگاه کردن به گذشته و آیـنده، بـه اشـتـباهات واحتمالات. یک مجموعه عقاید عملی و استراتژیک به شمـا کـمک کنـد تـا بـتـوانید اتفاقات آینده را پیش بینی نمـوده و  در نتیجه زمانیکه شرایط بوجود آمدند، برای مقابله با آنهـا  آمـادگـی لازم را خـواهیـد داشـت. نـکات زیـر شما را یـاری میکند تا در همان لیگی باشید که بزرگان تجـارت جهـانـی در آن مسابقه داده اند.

قدرت افشانی کنید

اولین قانون استفاده استادانه از قـدرت تـسلط یافتن بر تـصویر خودتان است. با قدرتمند بودن و قدرتمند ظاهرشدن، دیگـران خـواهند خـواسـت کـه خـود را بـا شـما پـیوند دهند. مردان قدرتمند یا می خواهند هم پیمانان شما باشند یا شما را همچنان در حال تلاش و کوشش برای موفقیت نگاه دارند. پس بـا خود همانند یک پادشاه رفتار کنید. با صلابت بنشینید و یا راه روید، پیرامون خود را با افراد با نفوذ پر کرده و خود را باوقار بپندارید.

همیشه بهترین کارتان را انجام دهید

 همیشه از خود و دیـگـران انتظار بهترین ها را داشته باشید. چیز دیگری برای گفتن لازم نـیـست به جز اینکه: برندگان خـواهان انجام چیزی می بـاشـنـد کـه بازندگان رغبتی به آن ندارند.

احساسات خود را پنهان و کنترل کنید

بزرگتریـن مـوانع قـدرت، احساسات میباشد. به همین دلیل است که باید بر آنها مسلط شوید. مخصوصا عصبانیت می تواند مهلک باشد. عصـبـانـیت باعـث مکـدر شدن قضاوت گردیده، شـما را در سـیـلابـی از خـشم و طـغـیان فـرو برده و بـه وجهه تان صدمه خواهد رساند. احساسات را تحت کنترل خود درآورید تا به بهترین نتیجه دست یابـیـد. یـک قـدم به عقب برگشـته و ذهـن خـود را از مـوقیعت ناخـوشـایند کـنـونی رها سازید. این باعث خواهد شد به مـوضوع بصورتـی واقـعی نگریسته و منـطقـی تــرین تصمیم را در مورد آن اتخاذ نمایید.

از قدرت خود استفاده سوء نکنید

در انتها باید از گرفتار شدن در دام خود بزرگ بینی اجـتـنـاب کـرده و در بــرابــر وسـوسـه بـدسـت آوردن قـدرت بـیـشتـر مـقـاومت نـمایــید. طمع و حرص پایان ناپـذیـر بـرای قـدرت بسیاری از افراد را به دیار نابودی فرستاده است. حـد و مـرز خود را دانسته و زمانیکه به حد کافی قدرتمند شدید به همان اندازه اکتفا کنید.

مسئولیت پذیر باشید

عـمـلکردهـای افـرادی که در قدرت بسر میبرند اغلب پی آمدهای دور از دسترسی دارد. فرق نمیکـند که یک نفر تا چـه اندازه محتاط است، بـه هـر حال اغلب بهترین طرح ها نیز دچـار انــحراف خواهند شد. اگر چنین شود، باید آمادگی رویارویی با آنرا داشته باشـیـد. ایـن طبیعت بشر است که برای یافتن  کسی که قربانی خود شود به جستجو بـپـردازد، اما اشخاص محترم، مسئولیت اعمالشان را بعهده میگیرند. انـجـام چـنین عملی بیانگر آن است که شما برای پذیرش اشتباهات خود به انداز کافی قدرتمند می بـاشـد. و اگــر برای جبران اشتباهات خود وارد عمل شوید، تحسین برانگیز تر خواهد بود.

 

نکته آخر

 آخرین مسئله ای که برای رسیدن به موفقیت لازم است پشتکار و استقامـت میبـاشد. داشتن استعداد نیمی از پیکار است؛ باید آنرا بکار ببندید. و اگر در ابتدا موفق نشوید... ادامه اش را میدانید.

زندگی کردن به همراه ایـن سـه قانـون، همانطور که قبلا نیز گفته شد، موفقیت شما را تضمین خواهد نمود. و اندکی بلند همتی و انگیزه شما را به موجودی توقف ناپذیر مبدل خواهد کرد.

 


بازی عاشقانه

هر وقت که برای همسرتان کارت پستال می فرستید ، روی پاکت آن تمبر عاشقانه ای بزنید

*
با ارزش ترین هدیه ممکن را برایش تهیه کنید

*
بهترین جمله ای که معشوقتان برایتان نوشته است را قاب کنید و به دیوار اتاقتان بکوبید

*
وقتی همسرتان در خانه مشغول خانه تکانی است ، ناهار آنروز را از رستوران تهیه و برایش به منزل ببرید

*
در طول سال برای هم نقشه های عاشقانه ای بکشید

*
تمام نامه های معشوقتان را با بوسه ، لاک و مهر کنید

*
کمد لباسهایش را با اشعار و جملات عاشقانه تزئین نمائید

*
ترانه ای که مضمون آن ، معنای نوع ارتباط شما را بیان می کند

*
یک عکس نامزدتان را درون کیفتان بگذارید و با غرور آنرا به اقوام و خانواده تان نشان دهید

*
درون تقویم همسرتان روز تولد خودتان و تمامی سالگردها را علامت گذاری نمائید

*
تمام اوقات فراغت آخر هفته را با هم سر ببرید

*
با کمک هم از فرزندتان عکس بگیرید

*
برای برخورداری از زندگی عاشقانه فیلمهای بسیار عاشقانه نگاه کنید

*
به هنگام صرف صبحانه بجای اینکه ساکت باشید یا روزنامه بخوانید ، با هم گپ بزنید

*
دفترچه ای برای نوشتن خاطرات ملاقاتهایتان درست کنید و پس از پایان هر ملاقات علاوه بر خاطرات آن روز ، اندکی در

*

مورد وقایع و احساسات خود درباره نامزدتان در آن صفحه بنویسید

*
در مسیر های مشخص با هم پیاده روی های طولانی بروید

*
در کنا ر هم نوشیدنی میل کنید

*
یک شعر عاشقانه کوتاه بر روی کیک تولدش بنویسید

*
برای احساسی تر کردن محیط زندگی ، اتاق خوابتان را با رنگ صورتی یا قرمز تیره رنگ آمیزی نمائید

*
این را به خاطر بسپارید که باید خانواده و دوستان همسرتان را دوست داشته باشید یا لااقل آنها را تحمل کنید

*
صبحها با یک بوسه به همسرتان صبح بخیر بگوئید

*
از باغهای گل برای عشقتان دسته های گل بچینید

*
از دوستانتان درباره روشها و روابط عاشقانه شان سؤالاتی بپرسید

*
همین امشب شامش را قاشق ، قاشق در دهانش بگذارید

*
پس از ازدواج نام شاعرانه ای برایش انتخاب کنید

*
هر وقت همسرتان به شما هدیه می دهد ، بلافاصله از آن استفاده کنید و همیشه هم آنرا به کار گیرید

*

برای عشقتان حساب بانکی خوبی باز کنید

*
تکیه کلام مشترکی با هم داشته باشید

*
وقتی به او کیف هدیه می دهید ، درون آنرا از اسکناس نو پُر کنید

*
وقتی با نامزدتان تماس تلفنی می گیرید ، بعنوان زمینه سخنتان ترانه مورد علاقه اش را پخش کنید

*
همیشه عکسش را همراه داشته باشید

*
با اتفاق هم ورزش کنید

*
در کنار هم با دیدن منظره سقوط یک شهاب سنگی آرزو کنید ... !

دوران
کودکی همدیگر را بازسازی نمائید و این نکته را باور کنید که از همان دوران
کودکی بطور ناخودآگاه به یکدیگر عشق می ورزیدید و باز هم عشق را به

هم عرضه دارید

*
روی آئینه میز توالت پیام عاشقانه کوتاهی بوسیله رژ لب برایش بنویسید .

هدایای مورد علاقه هم را به یکدیگر هدیه بدهید و در طول روز تمام احساسات عاشقانه تان را برایش ابراز دارید

*
پنج جمله ای که می توانید همیشه به عشقتان بگوئید عبارتند از : تو بهترین هستی ، همیشه دوستت خواهم داشت ، عالی ترین

همسر دنیایی ، خیره کننده و جذابی هستی ، تو تنها عشق حقیقی من هستی

نیمه شبها را برای قدم زدن انتخاب کنید

*
نقاشی کوچکی که در آن احساساتتان را به تصویر کشیده اید ، برایش بکشید

*
به هنگام خواب موهابش را نوازش کنید

*
و قتی بیمار است ، هر چند سرما خوردگی ساده ای باشد ، حسابی از او پرستاری کنید

*
در یک غروب سرد ، ژاکتتان را روی شانه هایش بیاندازید

*
در یکی از شبهای گرم تابستان با همدیگر در ایوان منزلتان بخوابید

v


فواید جالب ازدواج کردن


محققان پس از سالها تلاش
به نتایجی رسیده اند که سالها پیش خداوند خصوصا در قران به آن اشاره کرده
است. موفقیت در ازدواج تنها در تامین مادیات خلاصه نمی شود بلکه باید برای
رسیدن به آن تلاش کنیم. تحقیقات گویای این مطلب هستند که تمام افراد
خانواده در یک زندگی مشترک سالم سعادتمند و کامل از مزایای آن بهره مند
خواهند شد همه ما می دانیم که خداوند به مزایای زندگی مشترک آگاه است و به
همین دلیل بوده که زن ها و مرد ها را تشویق به ازدواج کرده و نتیجه این
تحقیقات چیزی جز سخنان خداوند نیست.

مزایای ازدواج برای کودکان و نوجوانان.
تحقیقات
نشان می دهد که کودکانی که در آغوش گرم خانواده بزرگ می شوند برتی بیشتر
نسبت به سایرین دارند. از آن جمله می توان موارد زیر اشاره کرد.
- احتمال ورود آنها به مدارج بالاتر علمی بیشتر است.
- از نظر آکادمیک بچه های موفق تری هستند.
- از نظر جسمی سالم تر هستند.
- از نظر عاطفی سالم تر هستند
- احتمال خودکشی در آنها کمتر است
- ناآرامی های کمتری را در مدرسه از خود نشان می دهند.
- احتمال کمتری وجود دارد که قربانی سو استفاده جنسی شوند
- کمتر از الکل و مواد مخدر استفاده می کنند
- کمتر مرتکب جنایت می شوند
- ارتباط بهتری با پدر و مادر خود دارند
- وقتی ازدواج کردند. احتمال طلاق کمتر است
- در ففر بزرگ نمی شوند

مزایای ازدواج سالم برای خانم ها
تحقیقات
نشان می دهد که خانم هایی که در یک ازدواج سالم هستند نسبت به خانم هایی
که از ازدواج نا موفق هستند نسبت به خانم هایی که در ازدواج ناموفق هستند
مزایای بیشتری دارند از جمله:
- از ارتباط خود راضی هستند
- از نظر احساسی سالم تر هستند
- از نظر مالی غنی تر هستند
- کمتر قربانی خشونت سو استفاده های جنسی و یا سایر جرم ها می شوند
- تلاش کمتری برای خودکشی انجام می دهند.
- از الکل و مواد مخدر استفاده نمی کنند
- زیر خط فقر به سر نمی برند
- با فرزندان خود ارتباط بهتری برقرار می کنند
- از نظر جسمانی سالم تر هستند

مزایای ازدواج سالم برای مردها

تحقیقات مزایای بسیار زیادی را در مورد مردانی که در یک ازدواج سالم هستند نسبت به سایر آقایان پیدا کرده است به نمونه زیر توجه کنید
- عمر طولانی سلامت جسمانی تامین مالی اشتغال بلند مدت
-
دستمزد بالا ریسک کمتر در روی آوردن به مواد مخدر مشروبات الکلی داشتن
ارتباط بهتر با فرزندان احتمال کمتر به ارتکاب به جرم و جنایت. احتمال
کمتر در خودکشی

مزایای ازدواج سالام برای اجتماع
زمانی که در جامعه درصد افرادی که در یک ازدواج سالم هستند بیشتر شود مزایای بی شماری به همراه آنها با اجتماع وارد می شود .
-داشتن شهروندان سالم از نظر فیزیکی
دارا بودن شهروندان سالم از نظر احساسی
بالا رفتن درصد افراد تحصیلکرده
کاهش خشونت های خانوادگی
کاهش امار جرم و جنایت
کاهش میان ارتکاب به جرم در نوجوانان و حوانان
کاهش میزان مهاجرت
افزایش ارزش دارایی های افراد


عاشق ومعشوق

زمانی که فیض کاشانی در قمصر کاشان زندگی می کرد، پدر خانمش، ملاصدرا، چند
روزی را به عنوان میهمان نزد او در قمصر به سر می برد. در همان ایام در
قمصر، جوانی به خواستگاری دختری رفت. والدین دختر پس از قبول خواستگار،
شرط کردند که تا زمان عقد نه داماد حق دارد برای دیدن عروس به خانه عروس
بیاید و نه عروس حق دارد به بیرون خانه برود. از این رو، عروس و داماد که
عاشق و شیدای همدیگر بودند و می خواستند همدیگر را ببینند، به فکر چهره ای
افتادند که نه با شرط مخالفت بشود و نه
والدین عروس متوجه بشوند. لذا عروس حیله ای زد و گفت: من فلان موقع به قصد
تکاندن فرش به پشت بام می آیم و تو هم داخل کوچه بیا، همدیگر را ببینیم.
در آن وقت مقرر، دختر فرش خانه را به قصد تکاندن به پشت بام برد و فرش را
تکان می داد و داماد هم از داخل کوچه نظاره گر جمال دلنشین عروس خانم بود
و مدام این جملات را می خواند:
اومدی به پشت بوندی اومدی فرش و تکوندی
اومدی گردی نبوندی اومدی خودت و نشوندی
در
این حال، عارف بزرگوار، ملاصدرا از کوچه عبور می کرد و این ماجرا را دید و
شروع به گریه کردن کرد. او یک شبانه روز بلند گریه می کرد تا این که فیض
کاشانی از او پرسید: چرا این گونه گریه می کنی؟ ملاصدرا گفت: من امروز
پسری را دیدم که با معشوقه خود با خوشحالی سخن می گفت. گریه من از این جهت
است که این همه سال درس خوانده ام و فلسفه نوشتم و خود را عاشق خدای متعال
می دانم اما هنوز با این حال و صفایی که این پسر با معشوقه خود داشت من
نتوانستم با خدای خود چنین سخن بگویم. لذا به حال خود گریه می کنم.

ببخشید، این غذا سرد است

ببخشید، این غذا سرد است

در
هنگام شرمساری، ابراز وجود کار دشواری ا‌ست. کوپاچ و متز1 (1990) پاسخ‌های
مقابله با شرمساری را از لحاظ محتوایی، به چهار نوع تقسیم کرده‌اند:

1.معذرت خواهی.
معذرت خواهی به شکل‌های زیر انجام می‌شود: از جملات ساده «متأسفم» و ابراز
ندامت گرفته تا تلاش برای جبران یا تلافی کردن، مثل پر کردن لیوان ریخته
شده.
2.توضیح: ما گاه برای انکار نقش‌ خود در ارتکاب به عملی
ناخوشایند عذری می‌آوریم که وخامت و شدت عمل را کم کند، مثلاً عجب
خرابکاری‌ای شد اما تصادفی بود؛ یا آنکه به توجیه متوسل می‌شویم یعنی
مسوولیت کار خود را می‌پذیریم اما ناخوشایند بودن عواقب آن را منکر
می‌شویم، مثل: خیلی خُب من بودم که آن را زمین انداختم اما به کسی که
صدمه‌ای نرسید.
3-شوخی: گاهی برای مقابله با شرمساری به لطیفه
متوسل می‌شویم و به این ترتیب احتمال طرد شدن را به نفع خود تغییر
می‌دهیم. در این گونه مواقع «یک لطیفه خوب می‌تواند بدون آنکه ارزش ما را
پایین آورد ندامت، احساس گناه و شرمندگی ما را نشان دهد.» (کوپاچ و متز،
1990، ص 329).
4.اجتناب: در این حالت ما از موضوعات حساس طفره می‌رویم و موضوع شرم‌آور را به سرعت عوض می‌کنیم یا ساکت مانده و محل را ترک می‌کنیم.
گاهی
ما می‌توانیم به طور همزمان از دو یا چند مورد از روش‌های پاسخ استفاده
کنیم. مثلاً در هنگام ابراز وجود، از توضیح، معذرت‌خواهی و جبران استفاده
کرده و شوخی را هم چاشنی آن کنیم. کوپاچ و متز متذکر می‌شوند که پرخاشگری
در هنگام شرمساری (مثلاً اگر توی لعنتی آنجا نمی‌ایستادی اینطور نمی‌شد)
پاسخ مناسبی نیست.
رُز و تریون2 (1979) بین سه نوع محتوای ابراز وجود
تمایز گذارده‌اند. این سه نوع ابراز وجود در مورد شکایت از غذای رستوران
به این شکل درمی‌آیند:

توصیف: «ببخشید، این غذا سرد است».

توصیف و مخالفت: «ببخشید، این غذا سرد است، من نمی‌توانم آن را بخورم».

توصیف همراه با مخالفت و تقاضای تغییر رفتار: «ببخشید، این غذا سرد است، من نمی‌توانم آن را بخورم؛ ممکنه عوضش کنید؟»

رُز
و تریون دریافتند هر چه پاسخ افراد از «توصیف» به سوی استفاده از سه نوع
پاسخ دیگر حرکت کند، میزان ابراز وجود هم افزایش می‌یابد. کولوتکین و
دیگران (1983) متوجه شدند که ابراز وجود با تقاضای تغییر رفتار توأم است.
آنها همچنین دریافتند که ابراز وجود اغلب با کلمه «من» و پرخاشگری با کلمه
«تو» (که تلویحاً به معنای اتهام است) همراه می شوند. این محققان به برخی
دیگر از جنبه‌های مهم ابراز وجود هم اشاره کرده‌اند: اظهارات شناختی (نظر
فرد درباره وضعیت)، تعیین جهت (اظهاراتی که نشان می‌دهند چه موضوعی را
می‌خواهیم مطرح کنیم) و ابراز احساسات. گلاسی3 و دیگران (1981) می‌گویند
ما باید خرده عناصر ابراز وجود را هم در نظر داشته باشیم که عبارتند از:
ابراز حقوق، رد کردن، درخواست تغییر رفتار، اظهارات همدلانه، تهدید یا
تعارض و دلیل آوردن.

با تشکر از مهران عزیز که این مطالب را برایع ما ارسال کرد




این‌جا دیگر کسی به خواستگاری سیندرلا نمی‌رود

 

بخش نخست
 ازدواج، واژه‌ای ساده نیست.کلمه‌ای است که بیش از شش حرف بار به دوش می‌کشد. کودک از همان آغاز فهم جنسیت، هویت جنسی خود و درک جنس مقابل- که در 2 تا 3 سالگی روی می‌دهد- به رقابت و کشمکش آشکار با والد هم جنس خود می‌پردازد و از آن جا که در این تعارض اودیپ (
Oedipal ) [رقابت پسر با پدر در جهت به چنگ درآوردن مادر] و اکلترا(Electra ) [کشمکش دختر با مادر برای تصاحب پدر] شکست می‌خورد، در اندیشه فرو می‌رود که او نیز روزی بالغ و رشید- چون والد هم جنس خود- خواهد شد و همسر‌ی دوست داشتنی و جذاب- چون والد جنس مقابل خود – به دست خواهد آورد.
آرزوی ازدواج و اندیشه‌ی همسر گزینی از همان سال‌های آغازین ز ندگی آدمی با او همراه و پیوسته و همبسته می‌شود و چون هر آرزوی محبوب دیگری با تخیلات سرشار از کامیابی و پیروزی و خوشبختی تنیده و آغشته می‌شود.

چنین است که وجود شیئی دوست داشتنی (Love ) – موضوع عشق نخستین – پایه و پیکره‌ی رومانتیزم شخصی آدمی‌را پدید می‌آورد و تنور غریزه جنسی و میل‌شهوانی (Eroticism ) را در

دوران پیش از بلوغ هورمونی گرم نگاه می‌دارد.
بیشتر فانتزی‌های رومانتیک آدمی‌معطوف به همان موضوع عشق نخستین و شیئی محبوب آغازین است که ممکن است همواره اودیپی و الکترایی نیز نباشد. اما پندارهای عشقی پیرامون ازدواج بی‌تردید از کشف و مشاهده‌ی روابط پیدا و پنهان پدر و مادر سرچشمه می‌گیرد و آدمی‌، دختر یا پسر، با واژه‌ی ازدواج این چنین آشنا می‌شود. همانند سازی با یکی از والدین – که در حالت به هنجار و معمول آن با والد هم جنس صورت می‌گیرد- آغازی برای گام برداشتن در راه ازدواج است.
کودک بزرگ می‌شود و آموزه‌هایی را از مشاهده‌ی این الگوی نخستین و دیگر الگوها بر می‌گیرد. از پرخاش‌ها و جنگ و ستیزها تا دلبری‌ها و کرشمه‌ها و هم آغوشی‌ها.
اما با غلیان و فوران هورمون‌های جنسی، فانتزم‌های عاطفی رومانتیک جنبه‌ها و جلوه‌های آمیزشی می‌یابد و نوجوان از پرده‌ی پندارهای عاشقانه‌ی مبهم نخستین به در می‌آید و عشق واقعی (
Real Love ) و عشق تناسلی (Genital Love ) را جستجو می‌کند. اما آن به در آمدن و این جستجو بسته به فرهنگ (Culture ) و آیین (Religion ) رخ می‌نمایاند و مهار می‌پذیرد یا رها می‌سازد. و آن‌ها که بیشتر مهار می‌پذیرند، وارد پیکار می‌شوند تا میل و غریزه را به بند کشند و سرکوب سازند تا روزی که در آوردگاه ازدواج پیروز و سرفراز زره‌ی رزم بگشایند و از هم‌آغوشی ناگناه آلود را به کامروا شوند.
چنین است که شب زفاف در همه‌ی فرهنگ‌ها و باورها جایگاهی ویژه‌ای پیدا کرده است و صبح آن، صبح رهایی از تابو(
Taboo ) و پشت سرگزاردن منعیات و منهیات و محرمات است. و این گونه است که از روان به زبان می‌آید که «شب زفاف کم از صبح پادشاهی نیست»!
در جوامع سنتی آمیزش پیش از ازدواج– این پیوند آسمانی که به واسطه‌ی روحانی دینی صورت می‌پذیرد- تابوست و فرزندان – به ویژه دختران – از آن به شدت نهی و منع می‌شوند. در چنین فرهنگ‌هایی فرزند و به ویژه فرزند دختر از خردسالی می‌آموزد که باید خوب فرزندی باشد؛ سربه راه و در چارچوب باشد و راه کژ نرود. باید سخت درس بخواند یا کار کند تا «به زودی» شوهر کند. برای دختران بسیار کارها ناشدنی است و یک «دختر خوب» بسیاری از چیزها را از اساس نباید بخواهد و حتا لحظه‌ای بدان‌ها بیندیشد.
او باید پاک و استریل بماند تا شاهزاده‌ی سوار بر اسب سپید او بیاید و او را با خود به سرزمین آرزوها ببرد. سرزمینی که آن تابوی بزرگ در آن مشروع و ممدوح است، به ویژه اگر با به دنیا آوردن فرزندان چاق و تندرست همراه باشد. در این جوامع، وجود زن با واژه‌ی شوهر معنا و مفهوم می‌یابد و دختر بی‌شوهر، «ترشیده» و «ته مانده» و «بی‌ثمر» و «رو دست افتاده» و «به ریش چسبیده»و... تعبیر و خوانده می‌شود!!
از بچگی، عروسک و دیگ و دیگ‌بر و سیخ و سه پایه و گاز و قابلمه برای دختر بچه ردیف می‌شود تا بداند که چه کاره آفریده شده است و مایه اش تنها با سایه‌ی مرد – که صد البته خشن و خودخواه و بداخلاق و آمیزش‌مند خلق شده – به رسیمت شناخته می‌شود. سرمشق، بسیار پیش‌تر از دو دو تا آموزش داده می‌شود: «تابو را بستا تا شوهر کنی». اما مشکل از آن جا آغاز می‌شود که برای میلیون‌ها تابوستای، شوهر پیدا نمی‌شود. تابو ستیزی اکنون آغاز می‌شود!
در شماره چهل و یک ژورنال پژوهشی جنسی (
Journal of sex Research ) به تاریخ فوریه‌ی 2004 در مقاله‌ای شانزده صفحه‌ای، دیویدسی‌گیری(David c. Geary )، یا کوب‌وی‌ژیل             (JacobVigil ) و جنیفر بایردکراون(Jennifer Byrd - Craven ) از دانشگاه میسوری (
Missouri ) کلمبیا تحول وتکامل همسرگزینی انسان (Evolutim of Haman Mate choice ) را با جامعیتی کم نظیر بررسی کرده‌اند. این مقاله نظریه‌ی تکامل و پژوهش‌های تجربی و همسرگزینی را از گونه‌های غیر انسانی تا انسان بازبینی نموده است و به نتایجی در خور توجه و تأمل رسیده است. این مقاله بیش از هفتاد و سه مقاله‌ی علمی‌معتبر چهار دهه‌ی اخیر و بیشتر متون و نوشته‌های کلاسیک را به عنوان منبع استخراج و استنتاج ذکر نموده است.
الف- همسر گزینی در گونه‌های غیر انسانی
داروین (
Darwin ) و والاس (Wallace ) هر یک مستقلاً مکانیزم نخستین یعنی گزینش طبیعی (Natural selection ) را کشف کردند که تغییرات تکاملی را در درون هرگونه پدید می‌آورد و به پیدایش گونه‌ی جدیدی می‌انجامد. داروین همچنین مکانیزم‌های دیگری را که درون گونه‌ها رخ می‌دهند و فاکتورهای اساسی تکامل تفاوت‌های جنسی را کشف کرد. این مکانیزم‌ها گزینش جنسی(Sexual selection ) نامیده شده‌اند.
این گزینش شامل رقابت درون اعضشای هم جنس بر سه جفت‌ها(
intrasexual competition ) و گزینش مو شکافانه و دقیق شریک زندگی(intersexual choice ) است.
شایع‌ترین پویایی در همسریابی، رقابت نرها با یکدیگر برای تصاحب همسر و پیروزی در انتخاب ماده‌هاست. اما چرا این پویایی تا این‌اندازه شایع است؟ داروین در سال 1871 گزینش جنسی را توصیف نمود اما مشخص نکرد چرا نرها تمایل دارند که بر سر جفت‌هایشان رقابت کنند  و چرا ماده‌ها انتخاب کننده ترند.
یکصد سال بعد ویلیامز (
williams ) در سال 1966 و تریورز(Trivers ) بیان نمودند که هر گونه تفاوت جنسی در تمایل برای رقابت یا انتخاب به طور عمده – اما نه اختصاصی – به میزان سرمایه گذاری هر جنس در مسئله والدی بستگی پیدا می‌کند.
آن جنسیتی که سرمایه گذاری والدی بیشتری را به دوش می‌کشد، یک منبع تولید مثلی مهم برای اعضای جنسی مقابل می‌شود و این یک دلیل رقابت اعضای با سرمایه گذاری کمتر والدی(اغلب نرها) بر سر اعضای با سرمایه گذاری والدی بیشتر (غلب ماده‌ها) است. بدین‌گونه اعضای با سرمایه‌گذاری والدی بیشتر خواهان و خریدار بیشتری دارند.
1-الف- تفاوت‌های جنسی در نرخ و آهنگ تولیدمثل
تفاوت‌های جنسی در این زمینه بر اساس محدودیت زیست شناختی است که نرها و ماده‌ها می‌توانند در طول عمرشان به زاد و ولد و تولید مثل بپردازند.
بدین صورت که محدودیت پستان داران ماده با طول دوره‌ی بارداری و طول دوره‌ی شیردهی پس از زایمان ارتباط دارد، اما  محدودیت پستان داران نر با شمار ماده‌هایی مشخص می‌شود که پستان داران نر می‌توانند به آن‌ها دستیابی جنسی داشته باشند.
بنابر این در یک فصل زاد وولد، جنس ماده به طور معمول یک فرزند می‌آورد، در حالی که جنس نر- که در رقابت برای دستیابی به جنس ماده پیروز و کامیاب بوده است- می‌تواند فرزندان زیادی پدید آورد.
این امر بدان دلیل است که جنس ماده سرمایه‌ی فراوانی برای امر والدی می‌گذارد، در حالی که جنس نر چنین سرمایه‌ای نمی‌گذارد. چنین حالتی در بیش از 95 درصد گونه‌های پستان داران دیده می‌شود.
سوگیری‌های رفتاری وابسته‌ی این امر، ترجیح نرها برای داشتن همسر‌های متعدد و نیز تنوع در نتایج تولید مثلی نسبت به ماده‌هاست. برخی نرها فرزندان بسیاری پدید می‌آورند و برخی هرگز فرزندی ندارند؛ این پویایی است که رقابت نر با نر را تشدید می‌کند.
2-الف- نسبت جنسیتی عملیاتی (
operational sex Ratio ) نسبت جنسیتی عملیاتی (OSR ) نسبتی از نرهای فعال از نظر جنسی به ماده‌های فعال از لحاظ جنسی در یک جمعیت مشخص بارور و زایاست که به نرخ و آهنگ تولید مثل بستگی دارد. در یک جمعیت که بسیاری از ماده‌های بالغ از لحاظ جنسی چون نرها، با یک نسبت جنسی واقعی یک به یک وجود دارند، هرگونه تفاوت جنسی در نرخ و آهنگ تولید مثل این نسبت جنسیتی عملیاتی(OSR ) را تحریف خواهد کرد.
همان گونه که گفته شد، پستان داران نر یک نرخ بالقوه‌ی تولید مثلی پرشتاب‌تر از ماده‌ها دارند و بنابراین به طور معمول شمار نرهای پذیرا از لحاظ جنسی خیلی بیشتر از ماده‌ها در بیشتر جوامع است.
سوگیری حاصله منجر به تشدید رقابت با نر در دستیابی به یک تعداد محدود ماده‌ی پذیرنده‌ی آمیزش خواهد بود. رقابت نر  با نر نیز خود به نوبه‌ی خود، شرایطی را پدید می‌آورد که در آن انتخاب ماده‌ها متحول می‌شود.
در گونه‌هایی که ماده‌ها یک نرخ و آهنگ تولید مثلی پرشتاب تری دارند (برای نمونه، گونه‌هایی که نرها روی تخم‌ها می‌خوابند) این ماده‌ها هستند که رقابت می‌کنند و این نرهایند که انتخاب می‌کنند.
3-الف- همسرگزینی
از آن جا که ماده‌ها نسبت به نرهاتمایل بیشتری به سرمایه گذاری در امر والدی دارند، انتخاب از سوی ماده‌ها شایع‌تر از نرهاست. این امر در گونه‌های پرندگان، حشرات، ماهی‌ها، خزندگان و پستان داران نشان داده شده است.
یک نتیجه‌ی انتخاب از سوی ماده‌ها، تخول صفات افراطی و گزافه آمیز نرینه است. مانند آنچه در مورد طول پرهای دم پرنده‌ی نر مرغ مگس خوار (
Humming bird ) دیده می‌شود که انتخاب از سوی پرنده‌ی ماده بر اساس آن صورت می‌گیرد. (درست مانند آن چه در مورد دم طاووس نر دیده می‌شود) صفاتی این چنین نشان دهنده‌ی سلامتی ژنتیکی و فیزیکی نر و توانایی او برای به دست آوردن غذا و سرمایه گذاری والدی در نظر پرنده‌ی ماده است.
سلامتی ژنتیکی و فیزیکی پرنده‌ی نر وابسته به برتری ایمنی (
immuno competence ) آنان است که آن‌ها را نسبت به عفونت‌های انگلی زیست بوم محلی شان مقام می‌سازد. به نظر می‌رسد«‌برتری ایمنی» قابل توارث است و بنابراین فرزندان چنین نرهای با چنان صفات گزافه آمیز- پرهای بلند دم- بیشتر عمر می‌کنند.
ب- همسر گزینی در آدمیان
درآدمی، نیز چه مرد و چه زن همسرگزینی از الگوی دیگر پستان داران پیروی می‌کنند. مردان به شدت برای دستیابی به همسر برتر یا همسران پرشمار رقابت می‌کنند، اما باید گفت که بسیاری از مردان برای رفاه فرزندان سرمایه گذاری و صرف وقت می‌نمایند.
والدی مردان پویایی گزینش جنسی(
Sexual selection ) را پیچیده می‌سازد. افزون بر رقابت مرد با مرد و انتخاب توسط زنان، رقابت و ستیزه جویی زنان با زنان و انتخاب از سوی مردان نیز شایع است.
برگزیدن همسر ترجیح داده شده(برتر) و شناخت‌های اجتماعی همراه و لازم با آن و رفتارهای زنان و نیز مردان بر تمرکز و بهره جویی از پتانسیل تولید مثلی(
Reproductive Potential ) و سرمایه گذاری تولید مثلی (Reproductive investment ) بنا شده است.
پتانسیل تولید مثلی، توانایی افراد برای سرمایه گذاری در رشد، پرورش و کفایت‌های تولید مثلی و اجتماعی فرزندان است و سرمایه گذاری تولید مثلی صرف و خرج این پتانسیل، این پتانسیل برای فرزندان است.
در بیشتر پستان داران، روابط جنسی کوتاه  مدت هستند. سرمایه گذاری و صرف وقت نرها این طول دوره‌ی بالقوه را افزایش می‌دهد؛ به طوری که در انسان می‌تواند به دهه‌ها نیز بینجامد.
به طور کلی زنان از روابط کوتاه مدت دوری می‌جویند، چرا که هزینه‌های بالقوه آن (خطر عفونت‌های آمیزشی، ریسک بارداری و بی‌ارزشی نسبت به همسری بلند مدت) بر منافع بالقوه آن (دریافت برخی منابع، آوردن فرزند با ژن خوب) می‌چربد.
دقیقاً الگویی متضاد برای مردان وجود دارد و هویداست که منافع این روابط کوتاه مدت برای مردان (نبود مسئولیت و سرمایه گذاری والدی در عین حفظ توانایی بالقوه‌ی تولید مثل) بر هزینه‌های بالقوه‌ی آن (خطر عفونت‌های آمیزشی، سرمایه گذاری برخی منابع) می‌چربد.
هنگامی‌که مردان متعهد به یک رابطه‌ی بلند مدت می‌شوند، هزینه‌ها افزایش یافته و بنابراین سطح و درجه‌ی گزینش افزایش می‌یابد. بیشتر مردم از چنین الگوهایی آگاه نیستند اما در عمل این گونه رفتار می‌کنند.
1-ب-همسر گزینی زنان
منطق تکاملی نشان می‌دهد که برای یک زن یک یار و شریک طولانی مدت با ژن‌های خوب و پتانسیل تولید مثلی لازم و نیز دارای میل و دلبستگی به صرف دقت و سرمایه گذاری برای همسر و فرزندان بهترین گزینه و حالت ممکن است.
چنین مردی باید منابع مالی و اجتماعی خوبی برای بچه‌ها داشته باشد. موقعیت اجتماعی و موفقیت‌های فرهنگی می‌تواند بیانگر این منابع باشد.
1-1-ب- مردان موفق از لحاظ فرهنگی
نرهای غالب در گونه‌های پریمات‌ها پاسداری بیشتری از همنوعان خود می‌نمایند و غذای بهتر و بیشتری را به دست می‌آورند.
بدیهی است جایگاه اجتماعی مردان هم یک ترجیح مهم برای انتخاب از سوی زنان است. هر چند جایگاه اجتماعی از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر متفاوت است.
مردان با موفقیت‌های اجتماعی نفوذ زیادی در جامعه دارند و بر منابعی که مورد توجه زنان است، کنترل دارند و نیازهای زنان و فرزندان را بهتر بر آورده می‌نمایند. یعنی به عبارت دیگر، پتانسیل تولید مثلی بیشتری نسبت به دیگر مردان دارند و زنان می‌پندارند که آن‌ها این توانایی‌ها و تمکن‌ها را در جهت رفاه و سعادت دودمان وخانواده‌ی خود صرف می‌کنند.
دلیل هم کاملاً هویداست: در همه‌ی فرهنگ‌های مورد مطالعه، فرزندان مردان موفق مورتالیته‌ی پایین تری دارند و سلامتی فیزیکی و روانی بالاتری دارند و عمر بیشتری در بزرگسالی می‌نمایند.
در بسیاری از فرهنگ‌ها، انتخابی که از سوی زنان صورت می‌گیرد، زیرنفوذ و متأثر از علایق و دلبستگی‌های خویشان آن‌هاست.
برای نمونه، در کیپ سیگیس کنیا، زمین و گله‌ی دام مردان تأثیر زیادی در انتخاب از سوی زنان جوان و خانواده‌ی آن‌ها دارد. چرا که زمین و گله به معنای غذا و ثروت و بنابراین بروز پایین‌تر بیماری در زنان و فرزندان آن‌هاست.
زنان تحت‌تأثیر  میزان و کیفیت منابعی که از سوی همسرشان فراهم می‌آید، تصمیم می‌گیرند که به زناشویی ادامه دهند یا نه و حمایت و تأمین ناکافی در بسیاری از چوامع عامل مهم طلاق و جدایی بوده است.
شریک زناشویی رؤیایی و ایده آل زنان اغلب با یار واقعی که با او ازدواج می‌کنند، هم خوانی ندارد چرا که بسیاری از زنان در رقابت با دیگر زنان عقب می‌مانند و از سوی مردان ایده آل شان برگزیده نمی‌شوند.
در ارزیابی شیوه‌های همسر گزینی، زنان «دورنما و چشم‌انداز اقتصادی خوب» را بیشتر از مردان، در همه‌ی فرهنگ‌ها، در نظر می‌گیرند. وجود جاه طلبی (
Ambition ) و سخت کوشی                   (Industriowsness ) در یار زندگی، برای زنان مهم‌تر از مردان است؛ شاید بدین دلیل که این دو صفت نمادی از پتانسیل تولید مثل‌اند که به نیل به موفقیت فرهنگی می‌انجامند.
زنان در یک بررسی بیست ساله بیان نمودند که جایگاه اجتماعی- اقتصادی برایشان از دیگر ویژگی‌های مهم‌تر است. این واقعیت را سه نفر از هر چهار خانم بیان نمودند. هر چند صرف نظر از سن، نژاد و جایگاه اجتماعی – اقتصادی، زنان مردانی را ترجیح می‌دهند که تحصیل کرده‌تر بوده و پول بیشتری در آورند و این موارد را به سیمای جذاب ترجیح می‌دهد، هر چند به هر حال ارزیابی سود و زیان می‌نمایند تا ببینند شاهین ترازو به کدام سو سنگینی می‌کند.
به هر حال موفقیت فرهنگی شوهر یک نیاز و ضرورت (
Necessity ) شمرده می‌شود و دیگر ویژگی‌ها یک تجمل (Luxury ). زنان انگلیسی سه برابر مردان انگلیسی و زنان ژاپنی سی‌ویک برابر مردان ژاپنی به دنبال ایمنی مادی و اقتصادی (Financial security ) بوده‌اند.
چه در نوول‌های نو معاصر و چه در رمانس نوول‌های کلاسیک، اغلب همیشه مرد نخست داستان، یک مرد مسن، توانگر و مقتدر در اجتماع است که در پایان با زن یا دختر داستان ازدواج می‌کند.
در بررسی‌ها آشکار دیده شده که زنانی که با مردان مسن‌تر و تحصیل کرده‌تر ازدواج کرده‌اند، فرزندان بیشتری داشته‌اند، کمتر احتمال داشته که جدا شوند و نیز سطوح بالاتری از رضایت زناشویی را نسبت به زنانی که با مردان جوان‌تر و کم تحصیل کرده‌تر ازدواج کرده‌اند، داشته‌اند.
2-1-ب- عوامل شخصی و رفتاری
مردان موفق از نظر فرهنگی اغلب متکبر و متکی به خود هستند و بهتر می‌توانند دلبستگی‌ها و خواسته‌های تولید مثلی خود را پیگیری کنند. این افراد اغلب دارای شرکای زندگی چندگانه می‌شوند تا این که به یک زن و فرزندان شان بسنده کنند.
زنان افزون بر جاه طلبی، سخت کوشی و چیرگی اجتماعی به دنبال ثبات هیجانی- عاطفی (
Emotional stability )و جهت گیری خانوادگی شریک آینده‌ی زندگی خود هستند و برای مهربانی، فهم، درک و هوش یار زندگی خود ارزش ویژه‌ای قائل می‌شوند و فقط جایگاه و موفقیت اجتماعی جای همه‌ی این ویژگی‌های را برایشان پر نمی‌کند. این امر در کشورهای غربی آشکارتر به چشم می‌آید.
زنان همچنین به سلامت فیزیکی و توانایی بدنی شریک شان به گونه‌ای که بتواند مانع گزند و آسیب دیگر مردان به آن‌ها و فرزندشان شود، بها می‌دهند.
بسیار‌ی از زنان مردان را ترجیح می‌دهند که بتوانند یک صمیمیت، نزدیکی و ارتباط راضی کننده‌ی هیجانی- عاطفی را پدید آورده و به پیش برند، هرچند این به نظر بیشتر یک تجمل و خواست افزون می‌نماید تا یک نیاز و ضرورت. با در نظر گرفتن وجه تمایز و تفاوت تجمل از نیاز، ترجیح این گونه روابط بیشتر در طبقه‌ی متوسط و متوسط به بالای فرهنگ‌های غربی دیده می‌شود تا دیگر فرهنگ‌ها و یا طبقه‌ی کارگر جوامع غربی.
ما نمی‌گوییم که پیشرفت نزدیکی و صمیمیت در بین زوج در زنان فرهنگ‌های غیرغربی مهم دانسته نشده یا ترجیح داده نمی‌شود، اما به هر حال یک اولویت و تقدم در تصمیم‌های همسرگزینی برای بسیاری زنان چون زنان فرهنگ غرب نیست. در بسیاری بافت‌های غیرغربی، زنان بیشتر برزنده نگاه داشتن فرزندان شان تمرکز می‌کنند تا پیشبرد نزدیکی و صمیمت با شوهران شان.
3-1-ب- جذابیت جسمانی و ژن‌های خوب
در ادبیات کلاسیک و نوول‌های رومانتیک و عاشقانه، مرد نخست داستان تقریباً همیشه مردی تندرست، غالب (چیره) در جامعه و خوش تیپ و جذاب است. در واقع، یک ترجیح برای همسر جذاب مفهومی‌زیست شناختی را پدید می‌آورد.
چنین باوری وجود دارد که نه تنها فرزندان مردان خوش قیافه تر، زیباتر خواهند شد و در آینده احتما‏لاً بهتر ازدواج خواهد کرد، بلکه احتمالاً فرزندان سالم تری هم نسبت به دیگران خواهد بود.
به بیان دیگر، ویژگی‌های جسمانی‌ای راکه زنان در مردان جذاب تشخیص می‌دهند، نشان دهنده‌های سلامتی ژنتیک و جسمانی مردان است، درست مانند بلندی پرهای مرغ مگس خوار.
زنان به ویژه به دنبال قد بلندتر از متوسط، جثه‌ی ورزشکارانه (ولی نه بیش از‌اندازه عضلانی)، تناسب‌اندام (نسبت کمر به باسن(
WHR ) برابر با 9/0) وشانه‌های عریض‌تر از باسن هستند. آن‌ها صورت‌هایی با چشمان بزرگتر از متوسط، ناحیه‌ی لبخند بزرگ و استخوان‌های گونه و چانه‌ی برجسته را می‌پسندند.
به نظر آن‌ها این ویژگی‌های جسمانی نشانه‌ی تنوع ژنتیکی کامل تر، مقاومت بیشتر به عفونت‌ها و بیماری‌ها و سلامتی فیزیک بالاتر است.
برای نمونه، استخوان‌ها برجسته گونه نشانه‌ی سطوح آندروژن بالاتر در سنین بلوغ است. بروز عفونت‌ها در این سنین می‌تواند این سطوح آندروژنی را سرکوب کند و بدین ترتیب برجستگی گونه‌ها را کاهش دهد.
ثابت شده که فردی که صورتی با نمای نامتقارن‌تری داشته باشد، کم‌تر فعالیت فیزیکی داشته و بیشتر در معرض افسردگی و اضطراب و... بوده است.
بدین گونه مردان کوچک‌تر و کم زورتر احتمال دارد که از سوی زنان به عنوان شریک جنسی ویژه ازدواج پذیرفته شوند.
زنان به طور غیرمستقیم با مکانیزی شبیه به بوکردن رایحه‌ها(
pheromone )ها از وضعیت برتری ایمنی مردان آگاه می‌شوند، به ویژه در دومین هفته‌ی چرخه‌ی عادت ماهیانه شان  که زایاتر می‌شوند.
هرچند شیوه‌ی همسان شدن سیستم ایمنی مردان انتخاب شده از سوی زنان با این زنان مشخص نیست.
در جایگاه مقاومت به بیماری‌ها، بهترین فرزندان حاصل تنوع بالا در ژن‌های سیستم ایمنی هستند. زنانی که قرص‌های پیشگیری از بارداری خوراکی مصرف نمی‌کنند(به عبارت دیگر تخمک گذاری داشته و آماده‌ی لقاح‌اند)، مردانی را دلپذیرتر و آمیزشی‌تر گزارش کرده‌اند که ژن‌های سیستم ایمنی شان غیر شبیه‌تر (متفاوت تر) از آنان ژن‌ها بوده است.
چنین گزارش شده که زنانی که با مردی با سیستم ایمنی غیر شبیه‌تر ازدواج کرده‌اند، سریعتر آبستن شده(در عرض 2 تا 5 ماه) و سقط‌های خود به خودی کمتری داشته‌اند.
ارزیابی یک زن از جذابیت جسمانی مردان تحت‌تأثیر ارزیابی دیگر همتایان اوست. به ویژه در مواردی که ارزیابی دیگر زنان همرده‌ی او در مورد مردی منفی باشد.
همچنین دیده شده که ارزیابی زن در مورد جذابیت فیزیکی مردان تحت‌تأثیر چیرگی اجتماعی قابل مشاده مردان قرار می‌گیرد.
همچنین این ارزیابی تحت‌تأثیر چرخه‌ی قاعدگی زن قرار دارد؛ چنان چه زنان در حول و حوش زمان تخمک گذاری شان، مردان دارای صورت‌های مردانه‌تر را می‌پسندند، در صورتی که در دیگر زمان‌ها مردان واجد صورت‌های زنانه را ترجیح می‌دهند.
نیز زنان دارای جذابیت جسمانی، مردان مردانه‌تر را به عنوان یار جنسی طولانی مدت جذاب‌تر از زنان معمولی ارزیابی می‌نمایند ؛ زیرا احتمالاً خانم‌های جذاب و زیبا بهتر می‌توانند کوشش‌های جفت گیرانه‌ی این مردان را – که با خطر ترک کردن شریک زندگی همراه است- به کوشش‌های پدری تبدیل کنند. در مجموع، ارزیابی زنان از جذابیت جسمانی مردان پیچیده است و در چرخه‌ی قاعدگی شان متغیر می‌شود.